برای همیشه سبز
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ (۱۲:۹ ب.ظ)
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ (۱۲:۹ ب.ظ)
سلام
اینو بخونین تا بفهمین چرا همیشه سبز
جواد نکونام يکى از ستارگان اين فوتبال است که محصول تيم ريشهدار و بازيکنساز پاس است. او باور ندارد که پاس در حال واگذارى است و آنقدر اين تيم ريشهدار را دوست دارد که هر کارى براى ماندن پاس انجام مىدهد. نکو در فرازهايى از مصاحبهاش احساساتى مىشود و بارها تأکيد مىکند، جوانى آنهايى که در پاس بودهاند چه مىشود، اگر در خارج از ما سئوال کردند کجا بازى کرديد، بگويم در چه تيمى بوديم. آقايان صداى کسانى که براى پاس زحمت کشيدهاند را مىشنويد. به خاطر همه اين آدمهاى بزرگ بگذاريد پاس بماند.
جواد کجا هستي؟
مسافرت هستم استراحت مىکنم!
کارت براى اين فصل با اوساسونا تمام شد؟
در بازى با بتيس هم با تيم بودم اما حتى براى ديدن بازى هم به ورزشگاه نرفتم، چون با مديران تيم در مورد تمديد قراردادم صحبت مىکردم. بله، کارم در اين فصل تمام شد.
چه نمرهاى براى حضور در اين فصل لاليگا به خودت مىدهي؟
من نبايد به خودم نمره بدهم، کارشناسان بايد بگويند خوب بودم يا اينکه...
تقريباً همه رسانهها از تو تعريف کردند، پس نمره قبولى گرفتي؟
خوشحال هستم که توانستم براى ايران افتخارى کسب کنم اما کارم براى سالهاى بعد سختتر است.
روزنامه دىناوارا اسپورت تو را بهترين بازيکن اين فصل اوساسونا انتخاب کرد!
نمىدانم چه بايد بگويم، فقط اين را مىگويم که هميشه در فوتبال دوست دارم بهترين باشم و هيچوقت به اين فکر نمىکنم که بازيکن معمولى باشم.
در بازى با آتلتيکو هم نيستي؟
نه
، گفتم که در استراحت هستم. نمىدانم روزنامههاى ايران چرا اشتباه مىکنند و مىگويند نکونام جزو 18 نفر نيست. سيگاندا با من صحبت کرد و گفت: ديگر نمىخواهد بازى کنى و بايد به استراحت بپردازي!
اين حرف او دليل خاصى دارد؟
بله، چون در اين فصل اوساسونا بازيهاى فشردهاى انجام داده است و به گفته او بازى هاى من هم از حد استاندارد هم بيشتر شده است و باتوجه به اينکه بازيهاى جام ملتها را هم در پيش دارم اجازه استراحت به من داد.
پس چرا در تمرينات تيمملى شرکت نمىکني؟
حق شرکت ندارم. سيگاندا تحت هيچ شرايطى اجازه نمىدهد. او مىگفت اگر بخواهى در تيمملى تمرين کنى بايد بمانى و با اوساسونا کار را ادامه دهي! پزشکان اوساسونا هم گفتند اگر استراحت نکنم، شايد دوباره از زانو دچار مصدوميت شوم، به همين دليل من هم استراحت مىکنم.
اوساسونا در اين فصل خوب کار کرد؟
بله، ما تيم موفقى بوديم، يک بازى اجازه نداد فيناليست جام يوفا شويم. در لاليگا هم خوب بازى کرديم اما بيشتر حواسمان به جام يوفا بود.
شنيدهاى که پاس در حال واگذارشدن است؟
متأسفانه بله! عجيبترين خبرى که شنيدم و هنوز هم باورم نمىشود واگذارى پاس به همدان است

.
نظرت به عنوان کاپيتان سابق پاس در اين مورد چيست؟
پاس نماد نيروى انتظامى است و نمىدانم مديران اين مجموعه بزرگ چگونه حاضر شدند نماد پليس را حداقل در ورزش واگذار کنند. پاس تيم بزرگى است و طرفدارهاى خاص خودش را دارد. به خدا دارند اشتباه مىکنند، اين تيم خدمتگزار فوتبال ايران بوده است و واگذارکردن آن کارى منفى خواهد بود.
امکانات اين تيم را کمتر تيمى دارد!
به غير از امکانات، آدمهاى بزرگ اين فوتبال از پاس هستند. در آمار فوتبال ايران پاس جزو سه تيم برتر فوتبال ماست و همه تيمها از اين تيم مىترسند، مگر مىشود اين سه نکته مثبت را ناديده گرفت! خواهش مىکنم کسانى که اين کارها را مىخواهند انجام دهند و پاس را به همدان ببرند، دوشنبهها به ورزشگاه دستگردى بيايند تا پيشکسوتان اين تيم را ببينند و پاى حرف آنها بنشينند.
آينده تيمى که در همدان تشکيل مىشود را چطور مىبيني؟
آن تيم هيچ آيندهاى ندارد، دو سال ديگر همه چيز تمام مىشود، فقط پاس است که از بين مىرود. همدان اگر تيم مىخواهد، برود يک تيم ديگر بخرد، آنقدر تيم کم سابقه در ايران وجود دارد که مىشود بدون سروصدا آن را به همدان برد. از آنها خواهش مىکنم که دست از سر پاس بردارند چون پاس خانه ماست. از آقاى سردار احمدىمقدم که مىدانم فوتبالى هستند درخواست دارم پاس را نگه دارند.
راه کارى مىتوانى به همدانىها بدهي؟
امتياز يک تيم ديگر را بخرند، به خدا حاضر هستم امتياز يک تيم را براى شهر دوست داشتنى و مردم خوب همدان بخرم و به همدانىهاى عزيز هديه کنم تا پاس را از ما نگيرند.
|
حالا افتاد چرا همیشه سبز؟؟؟
کاش می شد یه باره دیگه بازی پاس و اس اس رو ببینم(اخه جی همیشه تو این بازی ستاره بود)
یاد اخرین بازی پاس با اس بخیر ! چه بازی مزخرفی بود
اینم مصاحبه ی یه بچه با غیرت پاسی
وحيد هاشميان بازيکن خط حمله تيم هانوفر بازي خود را از تيم پاس تهران شروع کرد. وحيد از آن جمله بازيکنان با اخلاق ايران است که دنبال مطرح کردن خود به وسيله رسانه ها نبود و حاشيه ها کمتر به سراغ او مي آيند. هلي کوپتر تيم ملي فوتبال ايران در مورد مسائل مديريتي فوتبال و انتقال باشگاه پاس به شهداي الوند همدان حرف هاي جالبي زده که با هم مي خوانيم.
در يک سال اخير اتفاقات عجيب و غريب در فوتبال ما کم رخ نداد.تعليق فوتبال ايران و حذف استقلال از ليگ قهرمانان آسيا دو نمونه کوچک اين اتفاقات است.
قصد بي احترامي به هيچ کس را ندارم اما، اگر بخواهم بدون رودربايستي بگويم، فکر مي کنم که يک سال گذشته بدترين سال فوتبال ايران به لحاظ مديريتي بود. من به ياد ندارم که چنين شرايطي بر فوتبال ايران حاکم شود و اين يک سال از لحاظ مديريت ضعيف ترين مديريت تاريخ فوتبال ايران است.
فکر مي کنيد دليل اين ضعف مديريت چيست؟
مهم ترين دليل نداشتن رئيس فدراسيون است.فدراسيون فوتبال ايران يک سال است که رئيس ندارد و براي تيمي که در آسيا داعيه اولي و قهرماني دارد به هيچ وجه خوب نيست که چنين شرايطي به وجود بيايد.اين ضعف مديريت فدراسيون را مي رساند.
و شايد دخالت فيفا در فوتبال ايران ثابت کننده نظريه شما باشد؟
قطعا، وقتي فيفا به ما مي گويد چه کنيم و چه نکنيم اين نشان دهنده ضعف مديريت حاکم است.ضعف هاي ديگر نيز در فوتبال ما وجود داشته.به عنوان نمونه به جز بازي با مکزيک که نمي دانم چگونه انجام شد ما هيچ بازي مناسبي نداشتيم.شايد مقابل مکزيک به اين دليل بازي کرديم که تيم خوبي است، وگرنه شما مي دانيد که زمان اين بازي مناسب نبود.مشکلات مديريت در استقلال و پرسپوليس را هم به اين مشکلات اضافه کنيد.چرا تيم پرطرفداري مثل استقلال تنها به خاطر يک فاکس نزدن به ليگ قهرمانان آسيا نرفت و سهميه فوتبال ايران را از بين برد.اين مساله علاوه بر اين که ضعف مديريت در استقلال را نشان مي هد، به ضعيف بودن مديريت فدراسيون هم مربوط است.از طرف ديگر شما تنها در فوتبال ايران مي بيند که فولاد با سابقه قهرماني امسال به رقابت هاي پلي اف صعود کند.اين عادي نيست و مديريت بي ثبات فوتبال ايران را نشان مي دهد.
در شرايطي که کمتر از يک ماه تا شروع جام ملت ها زمان داريم چه کاري بايد انجام دهيم؟
زمان گذشته و در حال حاضر نمي توان کاري کرد.بهترين کار اين است که مطبوعات و رسانه ها از تيم ملي حمايت کنند .
نظرتان درباره قهرماني سايپا با مربيگري علي دايي چيست؟
معتقدم نکته خوبي در فوتبال ايران وجود دارد و ديگر مثل گذشته نيست که حتما قهرمان از ميان پرسپوليس و استقلال انتخاب شود.سابق شرايط خوبي وجود نداشت و قهرماني هاي تکراري اين دو تيم به فوتبال ما ضربه مي زد.اما در اين چند ساله مي بينيم که تيم هايي مثل سپاهان، فولاد و سايپا قهرمان مي شوند. اين به ديگر تيم ها انگيزه مي دهد.من به دايي تبريک مي گويم که در نخستين سال مربيگري اش تيم سايپا را قهرمان کرد.با توجه به فشارهاي روحي که روي او وجود داشت کار سختي بود اما، توانست تيم را قهرمان کند.از سويي ديگر استقلال هم مي توانست به راحتي قهرمان شود.تغييرات مديريتي که انجام شد صد در صد روي اين تيم تاثير گذاشت و ترسي را به دل بازيکنان و مربيان راه داد. روحيه تيم تيم کرد و در هفته هاي آخر استقلال قهرماني را با دست خودش از دست داد.
اگر علي دايي سرمربي تيم ملي شود حاضر هستيد زير نظر او کار کنيد؟
من با علي دايي هيچ گاه مشکلي نداشتم.شايد دايي با ديگر بازيکنان مشکلاتي داشت.اما، من و او هيچ برخوردي با هم نداشتيم.هميشه گفته ام علي دايي براي فوتبال ايران زحمات زيادي کشيده و اين رسم جوانمردي نيست که او را بکوبيم.
چه قدر به مربيگري در آينده فکر مي کنيد؟
هم اکنون تنها به فکر فوتبال بازي کردن هستم اما، در فکر حضور در اين کلاس هاي مربيگري نيز هستم و فيلم هاي مربيگري نيز ديده ام.
شما يکي از بازيکنان قديمي نسل جديد پاس هستيد.فکر مي کنم که منحل شدن اين باشگاه براي شما ناراحت کننده بود.
متاسفانه من پيش از حضور در آلمان در دو تيمي بازي کردم که هر دو منحل شدند.فتح و پاس ديگر نيستند.يک نکته جالبي وجود دارد.من زماني که فوتبال بازي نمي کردم هميشه طرفدار پاس بودم و فکر مي کنم علاقه ام از سال 1369 به اين تيم بيشتر شد.تمام هم سن و سال هاي من طرفدار استقلال و پرسپوليس بودند اما، من طرفدار پاس بودم.پاس در آن سال ها قهرمان تهران و آسيا شد.نمي خواهم هم اکنون بگويم که تازه طرفدار پاس شده ام بلکه من از قديمي ترين هواداران اين تيم هستم.آمدن من به پاس هم بر اساس اتفاقات سربازي بود.قصد داشتم دوران سربازي ام را در فتح بگذرانم اما، مشکلات مديريتي در اين باشگاه باعث شد که علاقه اي به رفتن به فتح نداشته باشم.آن زمان فرکي چون براي تيم پاس بود از طريق سعيد پرورش من را به پاس آورد.پاس هم براي فوتبال من زحمت هاي بسياري کشيد و من خيلي به اين تيم تعصب دارم.
وقتي خبر منحل شدن پاس را شنيديد چه احساسي داشتيد؟
اولين بار به وسيله SMS يکي از دوستان متوجه اين موضوع شدم.در ابتدا فکر مي کردم اين يک شوخي است چرا که نمي توانستم باور کنم که مي شود پاس را هم فروخت.از ابتدا مطمئن بودم که مسئولان بلندپايه ورزش اجازه چنين اتفاقي را نمي دهند اما، متاسفانه اين گونه نشده.
گويا خيلي از اين مساله ناراحت هستيد؟
ببينيد، پاس تيمي است که غير از يک سري جوان سرمايه ديگري نداشته و هر چه تا به حال به ست آمده تنها به روي تلاش مجموعه اين باشگاه بوده است.چند سال است که پاس سرمايه گذاري مي کند اما، وقتي قهرمان آسيا شد چنين نبود.پاس هميشه تيمي بوده که مديران خوبي داشته.پاس به لحاظ بازيکن هم چنين شرايطي داشته است.بازيکنان اين تيم هميشه از پاس کارشان را شروع کرده اند و من و جواد نکونام آخرين بازمانده هاي باشگاه هستيم که در اروپا بازي مي کنند.به لحاظ افتخار هم قهرماني در ايران و آسيا را به دست آورده است.پاس تيمي ريشه دار است که به لحاظ اخلاقي هم نمونه بوده است.نمي دانم با چه استدلالي امتياز باشگاه را واگذار کرده اند.گفته اند بايد تيم ها خصوصي شوند تا اين گونه داراي امکانات شوند.پاس جزو معدود تيم هاي کامل به لحاظ امکانات بوده و براي من قابل قبول نيست که اين تيم منحل شود.نمي دانم چگونه مسئولان بلند پايه ورزش و مسئولان سياسي ايران اجازه مي دهند چنين تيمي منحل شود.
پاس منحل شده و بايد الوند همدان جايگزين اين تيم شود و به نظر نمي رسد که کاري بتوان انجام داد.
من هميشه وقتي تيمي شهرستاني قهرمان مي شود خوشحال مي شوم و با وجود اين که تهراني هستم، کمي ضد تيم هاي تهراني هستم چرا که فکر مي کنم اين تيم ها سرمايه کشور را مي گرفتند و قهرمان مي شدند.هم اکنون نيز خوشحال مي شوم که همدان بتواند در ليگ ايران نماينده داشته باشد.همه مي دانند که ما مديون خون شهدا هستيم و بايد از آنها ياد کنيم اما، همه چيز اصول و چارچوبي دارد.تيم همدان اگر مي خواهد در ليگ ايران حضور داشته باشد بايد مشکلات زيادي را حل کند.همدان هيچ وقت فوتبال نداشته و به همين دليل بايد با پول کمبودها را جبران کند و اين گونه بايد سالي دو - سه ميليارد هزينه کند و قطعا اين مقدار پول به روي مردم همدان فشار مي آورد.آنها تا دو، سه سال مي توانند به اين شيوه ادامه بدهند اما، به محض اين که مديريت عوض شود شايد مدير بعدي چنين هزينه هايي را قبول نکند.اين چنين تيم ضعيف مي شود و بعد از چند سال منحل مي شود.آن زمان است که افسوس منحل شدن پاس را خواهيم خورد.
اما همداني ها به داشتن تيمي در ليگ برتر مصمم هستند.
بهتر است آنها از ابتدا و پايه اي شروع کنند.اين تيم مي تواند در ليگ منطقه اي شرکت کند و پله، پله به ليگ برتر صعود کند.کاري که تيم هاي ديگر نظير شيرين فراز انجام دادند.هيچ کس نمي تواند به اين تيم انتقاد کند چرا که بيشتر بازيکنانش بومي است.اگر مي خواهيم يک تيم را بخريم تا فوتبال يک شهر را معروف کنيم مشکلاتي ايجاد مي شود.فروش پاس مثل اين مي ماند که شما يک گل را از باغچه بچينيد و آن را بگذاريد وسط کوير.در ابتدا مي گويند چقدر اين گل قشنگ است اما، چند روز بعد از بين مي رود.با اين اتفاقاتي که افتاد قدمت پاس نابود شد و مطمئن باشيد چون تيم همدان ريشه ندارد موفق نخواهد شد.
براي تکرار نشدن چنين اتفاقاتي چه بايد کرد؟
معتقدم فدراسيون بايد قانون را عوض کند و اجازه ندهد که امتياز تيم ها واگذار شود.اين بزرگترين ضعف فوتبال ايران است.اگر فدراسيون چنين نکرد باشگاه ها بايد اتحاديه اي تشکيل بدهند و از حقوق خود دفاع کنند.شخصيت فوتبال ايران بالا است و نبايد آن را با بنگاه معاملاتي اشتباه بگيريم.به نظر من فدراسيون بايد از باشگاه پاس مي پرسيد که مي تواند در ليگ هاي پايين تر بازي کند يا خير.اين که بخواهيم تيمي با سابقه اي همچون پاس را به تيمي که اصلا وجود نداشته بفروشيم کار اشتباهي است.در ايران مثل بنگاه تيم ها را خريد و فروش مي کنند و متاسفم اين مساله گريبان تيم بزرگي مثل پاس را گرفت.با اين حال يک چيزي وجود دارد که من را بسيار ناراحت کرده است.چرا کريمي، کاظمي، شاهرخي، مهاجراني، حبيبي و ديگر پيشکسوت هاي پاس کاري انجام ندادند.چرا آنها جمع نشدند تا از انتقال امتياز باشگاه پاس جلوگيري کنند؟ چرا هيچ کس نرفت با يک مسئول صحبت کند؟ وقتي يک پنالتي مي شود همين آقايان تمام روزنامه ها و تلويزيون را به هم مي ريزند اما، براي منحل شدن تيمي که آنها را به وجود آورده هيچ واکنشي نشان نمي دهند.اميدوارم که مسئولان اجازه ندهند پاس از بين برود چرا که به فوتبال ايران ضربه مي زند.شايد الوند همدان پاس را بخرد اما، آيا مي تواند کاپ هاي قهرماني پاس را هم بخرد؟ آيا مي تواند قدمت و سابقه را هم بخرند؟
خود شما چه کار عملي انجام داده ايد؟
چه کار بايد بکنم.بايد بگويم نمي آيم براي تيم ملي بازي کنم که در اين شرايط نمي توانم چنين تصميمي بگيرم.
در اين شرايط چه کاري مي توان انجام داد؟
خوشبختانه تمام بنيانگذاران پاس زنده هستند.اين پيشکسوتان نبايد اجازه بدهند پاس از بين برود يا حتي بايد يک تيم را بخرند و به اسم پاس از پايين شروع کنند و آن را به بالا بياورند.
آيا خودتان حاضر هستيد از اين تيم حمايت کنيد؟
صد در صد حمايت مي کنم.اگر همه متحد شوند چرا اين کار را انجام ندهم.حتي اگر شده بايد تيمي به نام پاس در ليگ تهران فعاليت کند.
استدلال انتقال امتياز باشگاه پاس خصوصي سازي بوده است.
اگر قصد خصوصي سازي داريم بايد از تيم هايي مثل استقلال و پرسپوليس شروع کنيم که نه پول دارند و نه زمين.چه ايرادي دارد که از اين دو تيم شروع کنيم که هيچ امکاناتي ندارند.پاس هم زمين دارد و هم امکانات.قدمت و تاريخ هم جز باشگاه پرافتخار پاس است.اميدوارم کساني که در فدراسيون هستند در انتقال اين تيم کمکي نکنند.چون اين کار به ضرر فوتبال ايران خواهد بود.
دوست داريد که فوتبال تان را در پاس به پايان برسانيد؟
هميشه آرزو داشتم که يک روز مربي پاس شوم و با اين تيم افتخارات زيادي کسب کنم.من و امثال من به اين تيم مديونيم و دوست دارم که هر وقت شد به اين تيم خدمت کنم.
در يک سال اخير اتفاقات عجيب و غريب در فوتبال ما کم رخ نداد.تعليق فوتبال ايران و حذف استقلال از ليگ قهرمانان آسيا دو نمونه کوچک اين اتفاقات است.
قصد بي احترامي به هيچ کس را ندارم اما، اگر بخواهم بدون رودربايستي بگويم، فکر مي کنم که يک سال گذشته بدترين سال فوتبال ايران به لحاظ مديريتي بود. من به ياد ندارم که چنين شرايطي بر فوتبال ايران حاکم شود و اين يک سال از لحاظ مديريت ضعيف ترين مديريت تاريخ فوتبال ايران است.
فکر مي کنيد دليل اين ضعف مديريت چيست؟
مهم ترين دليل نداشتن رئيس فدراسيون است.فدراسيون فوتبال ايران يک سال است که رئيس ندارد و براي تيمي که در آسيا داعيه اولي و قهرماني دارد به هيچ وجه خوب نيست که چنين شرايطي به وجود بيايد.اين ضعف مديريت فدراسيون را مي رساند.
و شايد دخالت فيفا در فوتبال ايران ثابت کننده نظريه شما باشد؟
قطعا، وقتي فيفا به ما مي گويد چه کنيم و چه نکنيم اين نشان دهنده ضعف مديريت حاکم است.ضعف هاي ديگر نيز در فوتبال ما وجود داشته.به عنوان نمونه به جز بازي با مکزيک که نمي دانم چگونه انجام شد ما هيچ بازي مناسبي نداشتيم.شايد مقابل مکزيک به اين دليل بازي کرديم که تيم خوبي است، وگرنه شما مي دانيد که زمان اين بازي مناسب نبود.مشکلات مديريت در استقلال و پرسپوليس را هم به اين مشکلات اضافه کنيد.چرا تيم پرطرفداري مثل استقلال تنها به خاطر يک فاکس نزدن به ليگ قهرمانان آسيا نرفت و سهميه فوتبال ايران را از بين برد.اين مساله علاوه بر اين که ضعف مديريت در استقلال را نشان مي هد، به ضعيف بودن مديريت فدراسيون هم مربوط است.از طرف ديگر شما تنها در فوتبال ايران مي بيند که فولاد با سابقه قهرماني امسال به رقابت هاي پلي اف صعود کند.اين عادي نيست و مديريت بي ثبات فوتبال ايران را نشان مي دهد.
در شرايطي که کمتر از يک ماه تا شروع جام ملت ها زمان داريم چه کاري بايد انجام دهيم؟
زمان گذشته و در حال حاضر نمي توان کاري کرد.بهترين کار اين است که مطبوعات و رسانه ها از تيم ملي حمايت کنند .
نظرتان درباره قهرماني سايپا با مربيگري علي دايي چيست؟
معتقدم نکته خوبي در فوتبال ايران وجود دارد و ديگر مثل گذشته نيست که حتما قهرمان از ميان پرسپوليس و استقلال انتخاب شود.سابق شرايط خوبي وجود نداشت و قهرماني هاي تکراري اين دو تيم به فوتبال ما ضربه مي زد.اما در اين چند ساله مي بينيم که تيم هايي مثل سپاهان، فولاد و سايپا قهرمان مي شوند. اين به ديگر تيم ها انگيزه مي دهد.من به دايي تبريک مي گويم که در نخستين سال مربيگري اش تيم سايپا را قهرمان کرد.با توجه به فشارهاي روحي که روي او وجود داشت کار سختي بود اما، توانست تيم را قهرمان کند.از سويي ديگر استقلال هم مي توانست به راحتي قهرمان شود.تغييرات مديريتي که انجام شد صد در صد روي اين تيم تاثير گذاشت و ترسي را به دل بازيکنان و مربيان راه داد. روحيه تيم تيم کرد و در هفته هاي آخر استقلال قهرماني را با دست خودش از دست داد.
اگر علي دايي سرمربي تيم ملي شود حاضر هستيد زير نظر او کار کنيد؟
من با علي دايي هيچ گاه مشکلي نداشتم.شايد دايي با ديگر بازيکنان مشکلاتي داشت.اما، من و او هيچ برخوردي با هم نداشتيم.هميشه گفته ام علي دايي براي فوتبال ايران زحمات زيادي کشيده و اين رسم جوانمردي نيست که او را بکوبيم.
چه قدر به مربيگري در آينده فکر مي کنيد؟
هم اکنون تنها به فکر فوتبال بازي کردن هستم اما، در فکر حضور در اين کلاس هاي مربيگري نيز هستم و فيلم هاي مربيگري نيز ديده ام.
شما يکي از بازيکنان قديمي نسل جديد پاس هستيد.فکر مي کنم که منحل شدن اين باشگاه براي شما ناراحت کننده بود.
متاسفانه من پيش از حضور در آلمان در دو تيمي بازي کردم که هر دو منحل شدند.فتح و پاس ديگر نيستند.يک نکته جالبي وجود دارد.من زماني که فوتبال بازي نمي کردم هميشه طرفدار پاس بودم و فکر مي کنم علاقه ام از سال 1369 به اين تيم بيشتر شد.تمام هم سن و سال هاي من طرفدار استقلال و پرسپوليس بودند اما، من طرفدار پاس بودم.پاس در آن سال ها قهرمان تهران و آسيا شد.نمي خواهم هم اکنون بگويم که تازه طرفدار پاس شده ام بلکه من از قديمي ترين هواداران اين تيم هستم.آمدن من به پاس هم بر اساس اتفاقات سربازي بود.قصد داشتم دوران سربازي ام را در فتح بگذرانم اما، مشکلات مديريتي در اين باشگاه باعث شد که علاقه اي به رفتن به فتح نداشته باشم.آن زمان فرکي چون براي تيم پاس بود از طريق سعيد پرورش من را به پاس آورد.پاس هم براي فوتبال من زحمت هاي بسياري کشيد و من خيلي به اين تيم تعصب دارم.
وقتي خبر منحل شدن پاس را شنيديد چه احساسي داشتيد؟
اولين بار به وسيله SMS يکي از دوستان متوجه اين موضوع شدم.در ابتدا فکر مي کردم اين يک شوخي است چرا که نمي توانستم باور کنم که مي شود پاس را هم فروخت.از ابتدا مطمئن بودم که مسئولان بلندپايه ورزش اجازه چنين اتفاقي را نمي دهند اما، متاسفانه اين گونه نشده.
گويا خيلي از اين مساله ناراحت هستيد؟
ببينيد، پاس تيمي است که غير از يک سري جوان سرمايه ديگري نداشته و هر چه تا به حال به ست آمده تنها به روي تلاش مجموعه اين باشگاه بوده است.چند سال است که پاس سرمايه گذاري مي کند اما، وقتي قهرمان آسيا شد چنين نبود.پاس هميشه تيمي بوده که مديران خوبي داشته.پاس به لحاظ بازيکن هم چنين شرايطي داشته است.بازيکنان اين تيم هميشه از پاس کارشان را شروع کرده اند و من و جواد نکونام آخرين بازمانده هاي باشگاه هستيم که در اروپا بازي مي کنند.به لحاظ افتخار هم قهرماني در ايران و آسيا را به دست آورده است.پاس تيمي ريشه دار است که به لحاظ اخلاقي هم نمونه بوده است.نمي دانم با چه استدلالي امتياز باشگاه را واگذار کرده اند.گفته اند بايد تيم ها خصوصي شوند تا اين گونه داراي امکانات شوند.پاس جزو معدود تيم هاي کامل به لحاظ امکانات بوده و براي من قابل قبول نيست که اين تيم منحل شود.نمي دانم چگونه مسئولان بلند پايه ورزش و مسئولان سياسي ايران اجازه مي دهند چنين تيمي منحل شود.
پاس منحل شده و بايد الوند همدان جايگزين اين تيم شود و به نظر نمي رسد که کاري بتوان انجام داد.
من هميشه وقتي تيمي شهرستاني قهرمان مي شود خوشحال مي شوم و با وجود اين که تهراني هستم، کمي ضد تيم هاي تهراني هستم چرا که فکر مي کنم اين تيم ها سرمايه کشور را مي گرفتند و قهرمان مي شدند.هم اکنون نيز خوشحال مي شوم که همدان بتواند در ليگ ايران نماينده داشته باشد.همه مي دانند که ما مديون خون شهدا هستيم و بايد از آنها ياد کنيم اما، همه چيز اصول و چارچوبي دارد.تيم همدان اگر مي خواهد در ليگ ايران حضور داشته باشد بايد مشکلات زيادي را حل کند.همدان هيچ وقت فوتبال نداشته و به همين دليل بايد با پول کمبودها را جبران کند و اين گونه بايد سالي دو - سه ميليارد هزينه کند و قطعا اين مقدار پول به روي مردم همدان فشار مي آورد.آنها تا دو، سه سال مي توانند به اين شيوه ادامه بدهند اما، به محض اين که مديريت عوض شود شايد مدير بعدي چنين هزينه هايي را قبول نکند.اين چنين تيم ضعيف مي شود و بعد از چند سال منحل مي شود.آن زمان است که افسوس منحل شدن پاس را خواهيم خورد.
اما همداني ها به داشتن تيمي در ليگ برتر مصمم هستند.
بهتر است آنها از ابتدا و پايه اي شروع کنند.اين تيم مي تواند در ليگ منطقه اي شرکت کند و پله، پله به ليگ برتر صعود کند.کاري که تيم هاي ديگر نظير شيرين فراز انجام دادند.هيچ کس نمي تواند به اين تيم انتقاد کند چرا که بيشتر بازيکنانش بومي است.اگر مي خواهيم يک تيم را بخريم تا فوتبال يک شهر را معروف کنيم مشکلاتي ايجاد مي شود.فروش پاس مثل اين مي ماند که شما يک گل را از باغچه بچينيد و آن را بگذاريد وسط کوير.در ابتدا مي گويند چقدر اين گل قشنگ است اما، چند روز بعد از بين مي رود.با اين اتفاقاتي که افتاد قدمت پاس نابود شد و مطمئن باشيد چون تيم همدان ريشه ندارد موفق نخواهد شد.
براي تکرار نشدن چنين اتفاقاتي چه بايد کرد؟
معتقدم فدراسيون بايد قانون را عوض کند و اجازه ندهد که امتياز تيم ها واگذار شود.اين بزرگترين ضعف فوتبال ايران است.اگر فدراسيون چنين نکرد باشگاه ها بايد اتحاديه اي تشکيل بدهند و از حقوق خود دفاع کنند.شخصيت فوتبال ايران بالا است و نبايد آن را با بنگاه معاملاتي اشتباه بگيريم.به نظر من فدراسيون بايد از باشگاه پاس مي پرسيد که مي تواند در ليگ هاي پايين تر بازي کند يا خير.اين که بخواهيم تيمي با سابقه اي همچون پاس را به تيمي که اصلا وجود نداشته بفروشيم کار اشتباهي است.در ايران مثل بنگاه تيم ها را خريد و فروش مي کنند و متاسفم اين مساله گريبان تيم بزرگي مثل پاس را گرفت.با اين حال يک چيزي وجود دارد که من را بسيار ناراحت کرده است.چرا کريمي، کاظمي، شاهرخي، مهاجراني، حبيبي و ديگر پيشکسوت هاي پاس کاري انجام ندادند.چرا آنها جمع نشدند تا از انتقال امتياز باشگاه پاس جلوگيري کنند؟ چرا هيچ کس نرفت با يک مسئول صحبت کند؟ وقتي يک پنالتي مي شود همين آقايان تمام روزنامه ها و تلويزيون را به هم مي ريزند اما، براي منحل شدن تيمي که آنها را به وجود آورده هيچ واکنشي نشان نمي دهند.اميدوارم که مسئولان اجازه ندهند پاس از بين برود چرا که به فوتبال ايران ضربه مي زند.شايد الوند همدان پاس را بخرد اما، آيا مي تواند کاپ هاي قهرماني پاس را هم بخرد؟ آيا مي تواند قدمت و سابقه را هم بخرند؟
خود شما چه کار عملي انجام داده ايد؟
چه کار بايد بکنم.بايد بگويم نمي آيم براي تيم ملي بازي کنم که در اين شرايط نمي توانم چنين تصميمي بگيرم.
در اين شرايط چه کاري مي توان انجام داد؟
خوشبختانه تمام بنيانگذاران پاس زنده هستند.اين پيشکسوتان نبايد اجازه بدهند پاس از بين برود يا حتي بايد يک تيم را بخرند و به اسم پاس از پايين شروع کنند و آن را به بالا بياورند.
آيا خودتان حاضر هستيد از اين تيم حمايت کنيد؟
صد در صد حمايت مي کنم.اگر همه متحد شوند چرا اين کار را انجام ندهم.حتي اگر شده بايد تيمي به نام پاس در ليگ تهران فعاليت کند.
استدلال انتقال امتياز باشگاه پاس خصوصي سازي بوده است.
اگر قصد خصوصي سازي داريم بايد از تيم هايي مثل استقلال و پرسپوليس شروع کنيم که نه پول دارند و نه زمين.چه ايرادي دارد که از اين دو تيم شروع کنيم که هيچ امکاناتي ندارند.پاس هم زمين دارد و هم امکانات.قدمت و تاريخ هم جز باشگاه پرافتخار پاس است.اميدوارم کساني که در فدراسيون هستند در انتقال اين تيم کمکي نکنند.چون اين کار به ضرر فوتبال ايران خواهد بود.
دوست داريد که فوتبال تان را در پاس به پايان برسانيد؟
هميشه آرزو داشتم که يک روز مربي پاس شوم و با اين تيم افتخارات زيادي کسب کنم.من و امثال من به اين تيم مديونيم و دوست دارم که هر وقت شد به اين تيم خدمت کنم.
|
یادگاری از مهدیه
