رو قلب ما نوشته جواد سلطان عشقه
en los corazones había estado escrito: javad es señor de amor
      برای همیشه سبز
  شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ (۱۲:۹ ب.ظ)
سلام

اینو بخونین تا بفهمین چرا همیشه سبز

جواد نکونام‌ يکى‌ از ستارگان‌ اين‌ فوتبال‌ است‌ که‌ محصول‌ تيم‌ ريشه‌دار و بازيکن‌ساز پاس‌ است. او باور ندارد که‌ پاس‌ در حال‌ واگذارى‌ است‌ و آنقدر اين‌ تيم‌ ريشه‌دار را دوست‌ دارد که‌ هر کارى‌ براى‌ ماندن‌ پاس‌ انجام‌ مى‌دهد. نکو در فرازهايى‌ از مصاحبه‌اش‌ احساساتى‌ مى‌شود و بارها تأکيد مى‌کند، جوانى‌ آنهايى‌ که‌ در پاس‌ بوده‌اند چه‌ مى‌شود، اگر در خارج‌ از ما سئوال‌ کردند کجا بازى‌ کرديد، بگويم‌ در چه‌ تيمى‌ بوديم. آقايان‌ صداى‌ کسانى‌ که‌ براى‌ پاس‌ زحمت‌ کشيده‌اند را مى‌شنويد. به‌ خاطر همه‌ اين‌ آدم‌هاى‌ بزرگ‌ بگذاريد پاس‌ بماند.
جواد کجا هستي؟
مسافرت‌ هستم‌ استراحت‌ مى‌کنم!
کارت‌ براى‌ اين‌ فصل‌ با اوساسونا تمام‌ شد؟
در بازى‌ با بتيس‌ هم‌ با تيم‌ بودم‌ اما حتى‌ براى‌ ديدن‌ بازى‌ هم‌ به‌ ورزشگاه‌ نرفتم، چون‌ با مديران‌ تيم‌ در مورد تمديد قراردادم‌ صحبت‌ مى‌کردم. بله، کارم‌ در اين‌ فصل‌ تمام‌ شد.
چه‌ نمره‌اى‌ براى‌ حضور در اين‌ فصل‌ لاليگا به‌ خودت‌ مى‌دهي؟
من‌ نبايد به‌ خودم‌ نمره‌ بدهم، کارشناسان‌ بايد بگويند خوب‌ بودم‌ يا اينکه...
تقريباً‌ همه‌ رسانه‌ها از تو تعريف‌ کردند، پس‌ نمره‌ قبولى‌ گرفتي؟
خوشحال‌ هستم‌ که‌ توانستم‌ براى‌ ايران‌ افتخارى‌ کسب‌ کنم‌ اما کارم‌ براى‌ سال‌هاى‌ بعد سخت‌تر است.
روزنامه‌ دى‌ناوارا اسپورت‌ تو را بهترين‌ بازيکن‌ اين‌ فصل‌ اوساسونا انتخاب‌ کرد!
نمى‌دانم‌ چه‌ بايد بگويم، فقط‌ اين‌ را مى‌گويم‌ که‌ هميشه‌ در فوتبال‌ دوست‌ دارم‌ بهترين‌ باشم‌ و هيچ‌وقت‌ به‌ اين‌ فکر نمى‌کنم‌ که‌ بازيکن‌ معمولى‌ باشم.
در بازى‌ با آتلتيکو هم‌ نيستي؟
نه، گفتم‌ که‌ در استراحت‌ هستم. نمى‌دانم‌ روزنامه‌هاى‌ ايران‌ چرا اشتباه‌ مى‌کنند و مى‌گويند نکونام‌ جزو 18 نفر نيست. سيگاندا با من‌ صحبت‌ کرد و گفت: ديگر نمى‌خواهد بازى‌ کنى‌ و بايد به‌ استراحت‌ بپردازي!
اين‌ حرف‌ او دليل‌ خاصى‌ دارد؟
بله، چون‌ در اين‌ فصل‌ اوساسونا بازيهاى‌ فشرده‌اى‌ انجام‌ داده‌ است‌ و به‌ گفته‌ او بازى‌ هاى‌ من‌ هم‌ از حد استاندارد هم‌ بيشتر شده‌ است‌ و باتوجه‌ به‌ اينکه‌ بازيهاى‌ جام‌ ملت‌ها را هم‌ در پيش‌ دارم‌ اجازه‌ استراحت‌ به‌ من‌ داد.
پس‌ چرا در تمرينات‌ تيم‌ملى‌ شرکت‌ نمى‌کني؟
حق‌ شرکت‌ ندارم. سيگاندا تحت‌ هيچ‌ شرايطى‌ اجازه‌ نمى‌دهد. او مى‌گفت‌ اگر بخواهى‌ در تيم‌ملى‌ تمرين‌ کنى‌ بايد بمانى‌ و با اوساسونا کار را ادامه‌ دهي! پزشکان‌ اوساسونا هم‌ گفتند اگر استراحت‌ نکنم، شايد دوباره‌ از زانو دچار مصدوميت‌ شوم، به‌ همين‌ دليل‌ من‌ هم‌ استراحت‌ مى‌کنم.
اوساسونا در اين‌ فصل‌ خوب‌ کار کرد؟
بله، ما تيم‌ موفقى‌ بوديم، يک‌ بازى‌ اجازه‌ نداد فيناليست‌ جام‌ يوفا شويم. در لاليگا هم‌ خوب‌ بازى‌ کرديم‌ اما بيشتر حواسمان‌ به‌ جام‌ يوفا بود.
شنيده‌اى‌ که‌ پاس‌ در حال‌ واگذارشدن‌ است؟
متأسفانه‌ بله! عجيب‌ترين‌ خبرى‌ که‌ شنيدم‌ و هنوز هم‌ باورم‌ نمى‌شود واگذارى‌ پاس‌ به‌ همدان‌ است.
نظرت‌ به‌ عنوان‌ کاپيتان‌ سابق‌ پاس‌ در اين‌ مورد چيست؟
پاس‌ نماد نيروى‌ انتظامى‌ است‌ و نمى‌دانم‌ مديران‌ اين‌ مجموعه‌ بزرگ‌ چگونه‌ حاضر شدند نماد پليس‌ را حداقل‌ در ورزش‌ واگذار کنند. پاس‌ تيم‌ بزرگى‌ است‌ و طرفدارهاى‌ خاص‌ خودش‌ را دارد. به‌ خدا دارند اشتباه‌ مى‌کنند، اين‌ تيم‌ خدمتگزار فوتبال‌ ايران‌ بوده‌ است‌ و واگذارکردن‌ آن‌ کارى‌ منفى‌ خواهد بود.
امکانات‌ اين‌ تيم‌ را کمتر تيمى‌ دارد!
به‌ غير از امکانات، آدم‌هاى‌ بزرگ‌ اين‌ فوتبال‌ از پاس‌ هستند. در آمار فوتبال‌ ايران‌ پاس‌ جزو سه‌ تيم‌ برتر فوتبال‌ ماست‌ و همه‌ تيم‌ها از اين‌ تيم‌ مى‌ترسند، مگر مى‌شود اين‌ سه‌ نکته‌ مثبت‌ را ناديده‌ گرفت! خواهش‌ مى‌کنم‌ کسانى‌ که‌ اين‌ کارها را مى‌خواهند انجام‌ دهند و پاس‌ را به‌ همدان‌ ببرند، دوشنبه‌ها به‌ ورزشگاه‌ دستگردى‌ بيايند تا پيشکسوتان‌ اين‌ تيم‌ را ببينند و پاى‌ حرف‌ آنها بنشينند.
آينده‌ تيمى‌ که‌ در همدان‌ تشکيل‌ مى‌شود را چطور مى‌بيني؟
آن‌ تيم‌ هيچ‌ آينده‌اى‌ ندارد، دو سال‌ ديگر همه‌ چيز تمام‌ مى‌شود، فقط‌ پاس‌ است‌ که‌ از بين‌ مى‌رود. همدان‌ اگر تيم‌ مى‌خواهد، برود يک‌ تيم‌ ديگر بخرد، آنقدر تيم‌ کم‌ سابقه‌ در ايران‌ وجود دارد که‌ مى‌شود بدون‌ سروصدا آن‌ را به‌ همدان‌ برد. از آنها خواهش‌ مى‌کنم‌ که‌ دست‌ از سر پاس‌ بردارند چون‌ پاس‌ خانه‌ ماست. از آقاى‌ سردار احمدى‌مقدم‌ که‌ مى‌دانم‌ فوتبالى‌ هستند درخواست‌ دارم‌ پاس‌ را نگه‌ دارند.
راه‌ کارى‌ مى‌توانى‌ به‌ همدانى‌ها بدهي؟
امتياز يک‌ تيم‌ ديگر را بخرند، به‌ خدا حاضر هستم‌ امتياز يک‌ تيم‌ را براى‌ شهر دوست‌ داشتنى‌ و مردم‌ خوب‌ همدان‌ بخرم‌ و به‌ همدانى‌هاى‌ عزيز هديه‌ کنم‌ تا پاس‌ را از ما نگيرند.
 
                       
029358.jpg
 
 
حالا افتاد چرا همیشه سبز؟؟؟
 
کاش می شد یه باره دیگه بازی پاس و اس اس رو ببینم(اخه جی همیشه تو این بازی ستاره بود)
 
یاد اخرین بازی پاس با اس بخیر ! چه بازی مزخرفی بود
 
    اینم مصاحبه ی یه بچه با غیرت پاسی
 
وحيد هاشميان بازيکن خط حمله تيم هانوفر بازي خود را از تيم پاس تهران شروع کرد. وحيد از آن جمله بازيکنان با اخلاق ايران است که دنبال مطرح کردن خود به وسيله رسانه ها نبود و حاشيه ها کمتر به سراغ او مي آيند. هلي کوپتر تيم ملي فوتبال ايران در مورد مسائل مديريتي فوتبال و انتقال باشگاه پاس به شهداي الوند همدان حرف هاي جالبي زده که با هم مي خوانيم.
در يک سال اخير اتفاقات عجيب و غريب در فوتبال ما کم رخ نداد.تعليق فوتبال ايران و حذف استقلال از ليگ قهرمانان آسيا دو نمونه کوچک اين اتفاقات است.
 قصد بي احترامي به هيچ کس را ندارم اما، اگر بخواهم بدون رودربايستي بگويم، فکر مي کنم که يک سال گذشته بدترين سال فوتبال ايران به لحاظ مديريتي بود. من به ياد ندارم که چنين شرايطي بر فوتبال ايران حاکم شود و اين يک سال از لحاظ مديريت ضعيف ترين مديريت تاريخ فوتبال ايران است.
فکر مي کنيد دليل اين ضعف مديريت چيست؟
مهم ترين دليل نداشتن رئيس فدراسيون است.فدراسيون فوتبال ايران يک سال است که رئيس ندارد و براي تيمي که در آسيا داعيه اولي و قهرماني دارد به هيچ وجه خوب نيست که چنين شرايطي به وجود بيايد.اين ضعف مديريت فدراسيون را مي رساند.
و شايد دخالت فيفا در فوتبال ايران ثابت کننده نظريه شما باشد؟
قطعا، وقتي فيفا به ما مي گويد چه کنيم و چه نکنيم اين نشان دهنده ضعف مديريت حاکم است.ضعف هاي ديگر نيز در فوتبال ما وجود داشته.به عنوان نمونه به جز بازي با مکزيک که نمي دانم چگونه انجام شد ما هيچ بازي مناسبي نداشتيم.شايد مقابل مکزيک به اين دليل بازي کرديم که تيم خوبي است، وگرنه شما مي دانيد که زمان اين بازي مناسب نبود.مشکلات مديريت در استقلال و پرسپوليس را هم به اين مشکلات اضافه کنيد.چرا تيم پرطرفداري مثل استقلال تنها به خاطر يک فاکس نزدن به ليگ قهرمانان آسيا نرفت و سهميه فوتبال ايران را از بين برد.اين مساله علاوه بر اين که ضعف مديريت در استقلال را نشان مي هد، به ضعيف بودن مديريت فدراسيون هم مربوط است.از طرف ديگر شما تنها در فوتبال ايران مي بيند که فولاد با سابقه قهرماني امسال به رقابت هاي پلي اف صعود کند.اين عادي نيست و مديريت بي ثبات فوتبال ايران را نشان مي دهد.
در شرايطي که کمتر از يک ماه تا شروع جام ملت ها زمان داريم چه کاري بايد انجام دهيم؟
زمان گذشته و در حال حاضر نمي توان کاري کرد.بهترين کار اين است که مطبوعات و رسانه ها از تيم ملي حمايت کنند .
نظرتان درباره قهرماني سايپا با مربيگري علي دايي چيست؟
معتقدم نکته خوبي در فوتبال ايران وجود دارد و ديگر مثل گذشته نيست که حتما قهرمان از ميان پرسپوليس و استقلال انتخاب شود.سابق شرايط خوبي وجود نداشت و قهرماني هاي تکراري اين دو تيم به فوتبال ما ضربه مي زد.اما در اين چند ساله مي بينيم که تيم هايي مثل سپاهان، فولاد و سايپا قهرمان مي شوند. اين به ديگر تيم ها انگيزه مي دهد.من به دايي تبريک مي گويم که در نخستين سال مربيگري اش تيم  سايپا را قهرمان کرد.با توجه به فشارهاي روحي که روي او وجود داشت کار سختي بود اما، توانست تيم را قهرمان کند.از سويي ديگر استقلال هم مي توانست به راحتي قهرمان شود.تغييرات مديريتي که انجام شد صد در صد روي اين تيم تاثير گذاشت و ترسي را به دل بازيکنان و مربيان راه داد. روحيه تيم تيم کرد و در هفته هاي آخر استقلال قهرماني را با دست خودش از دست داد.
اگر علي دايي سرمربي تيم ملي شود حاضر هستيد زير نظر او کار کنيد؟
من با علي دايي هيچ گاه مشکلي نداشتم.شايد دايي با ديگر بازيکنان مشکلاتي داشت.اما، من و او هيچ برخوردي با هم نداشتيم.هميشه گفته ام علي دايي براي فوتبال ايران زحمات زيادي کشيده و اين رسم جوانمردي نيست که او را بکوبيم.
چه قدر به مربيگري در آينده فکر مي کنيد؟
هم اکنون تنها به فکر فوتبال بازي کردن هستم اما، در فکر حضور در اين کلاس هاي مربيگري نيز هستم و فيلم هاي مربيگري نيز ديده ام.
شما يکي از بازيکنان قديمي نسل جديد پاس هستيد.فکر مي کنم که منحل شدن اين باشگاه براي شما ناراحت کننده بود.
متاسفانه من پيش از حضور در آلمان در دو تيمي بازي کردم که هر دو منحل شدند.فتح و پاس ديگر نيستند.يک نکته جالبي وجود دارد.من زماني که فوتبال بازي نمي کردم هميشه طرفدار پاس بودم و فکر مي کنم علاقه ام از سال 1369 به اين تيم بيشتر شد.تمام هم سن و سال هاي من طرفدار استقلال و پرسپوليس بودند اما، من طرفدار پاس بودم.پاس در آن سال ها قهرمان تهران و آسيا شد.نمي خواهم هم اکنون بگويم که تازه طرفدار پاس شده ام بلکه من از قديمي ترين هواداران اين تيم هستم.آمدن من به پاس هم بر اساس اتفاقات سربازي بود.قصد داشتم دوران سربازي ام را در فتح بگذرانم اما، مشکلات مديريتي در اين باشگاه باعث شد که علاقه اي به رفتن به فتح نداشته باشم.آن زمان فرکي چون براي تيم پاس بود از طريق سعيد پرورش من را به پاس آورد.پاس هم براي فوتبال من زحمت هاي بسياري کشيد و من خيلي به اين تيم تعصب دارم.
وقتي خبر منحل شدن پاس را شنيديد چه احساسي داشتيد؟
اولين بار به وسيله SMS يکي از دوستان متوجه اين موضوع شدم.در ابتدا فکر مي کردم اين يک شوخي است چرا که نمي توانستم باور کنم که مي شود پاس را هم فروخت.از ابتدا مطمئن بودم که مسئولان بلندپايه ورزش اجازه چنين اتفاقي را نمي دهند اما، متاسفانه اين گونه نشده.
گويا خيلي از اين مساله ناراحت هستيد؟
ببينيد، پاس تيمي است که غير از يک سري جوان سرمايه ديگري نداشته و هر چه تا به حال به ست آمده تنها به روي تلاش مجموعه اين باشگاه بوده است.چند سال است که پاس سرمايه گذاري مي کند اما، وقتي قهرمان آسيا شد چنين نبود.پاس هميشه تيمي بوده که مديران خوبي داشته.پاس به لحاظ بازيکن هم چنين شرايطي داشته است.بازيکنان اين تيم هميشه از پاس کارشان را شروع کرده اند و من و جواد نکونام آخرين بازمانده هاي باشگاه هستيم که در اروپا بازي مي کنند.به لحاظ افتخار هم قهرماني در ايران و آسيا را به دست آورده است.پاس تيمي ريشه دار است که به لحاظ اخلاقي هم نمونه بوده است.نمي دانم با چه استدلالي امتياز باشگاه را واگذار کرده اند.گفته اند بايد تيم ها خصوصي شوند تا اين گونه داراي امکانات شوند.پاس جزو معدود تيم هاي کامل به لحاظ امکانات بوده و براي من قابل قبول نيست که اين تيم منحل شود.نمي دانم چگونه مسئولان بلند پايه ورزش و مسئولان سياسي ايران اجازه مي دهند چنين تيمي منحل شود.
پاس منحل شده و بايد الوند همدان جايگزين اين تيم شود و به نظر نمي رسد که کاري بتوان انجام داد.
من هميشه وقتي تيمي شهرستاني قهرمان مي شود خوشحال مي شوم و با وجود اين که تهراني هستم، کمي ضد تيم هاي تهراني هستم چرا که فکر مي کنم اين تيم ها سرمايه کشور را مي گرفتند و قهرمان مي شدند.هم اکنون نيز خوشحال مي شوم که همدان بتواند در ليگ ايران نماينده داشته باشد.همه مي دانند که ما مديون خون شهدا هستيم و بايد از آنها ياد کنيم اما، همه چيز اصول و چارچوبي دارد.تيم همدان اگر مي خواهد در ليگ ايران حضور داشته باشد بايد مشکلات زيادي را حل کند.همدان هيچ وقت فوتبال نداشته و به همين دليل بايد با پول کمبودها را جبران کند و اين گونه بايد سالي دو - سه ميليارد هزينه کند و قطعا اين مقدار پول به روي مردم همدان فشار مي آورد.آنها تا دو، سه سال مي توانند به اين شيوه ادامه بدهند اما، به محض اين که مديريت عوض شود شايد مدير بعدي چنين هزينه هايي را قبول نکند.اين چنين تيم ضعيف مي شود و بعد از چند سال منحل مي شود.آن زمان است که افسوس منحل شدن پاس را خواهيم خورد.
اما همداني ها به داشتن تيمي در ليگ برتر مصمم هستند.
بهتر است آنها از ابتدا و پايه اي شروع کنند.اين تيم مي تواند در ليگ منطقه اي شرکت کند و پله، پله به ليگ برتر صعود کند.کاري که تيم هاي ديگر نظير شيرين فراز انجام دادند.هيچ کس نمي تواند به اين تيم انتقاد کند چرا که بيشتر بازيکنانش بومي است.اگر مي خواهيم يک تيم را بخريم تا فوتبال يک شهر را معروف کنيم مشکلاتي ايجاد مي شود.فروش پاس مثل اين مي ماند که شما يک گل را از باغچه بچينيد و آن را بگذاريد وسط کوير.در ابتدا مي گويند چقدر اين گل قشنگ است اما، چند روز بعد از بين مي رود.با اين اتفاقاتي که افتاد قدمت پاس نابود شد و مطمئن باشيد چون تيم همدان ريشه ندارد موفق نخواهد شد.
براي تکرار نشدن چنين اتفاقاتي چه بايد کرد؟
معتقدم فدراسيون بايد قانون را عوض کند و اجازه ندهد که امتياز تيم ها واگذار شود.اين بزرگترين ضعف فوتبال ايران است.اگر فدراسيون چنين نکرد باشگاه ها بايد اتحاديه اي تشکيل بدهند و از حقوق خود دفاع کنند.شخصيت فوتبال ايران بالا است و نبايد آن را با بنگاه معاملاتي اشتباه بگيريم.به نظر من فدراسيون بايد از باشگاه پاس مي پرسيد که مي تواند در ليگ هاي پايين تر بازي کند يا خير.اين که بخواهيم تيمي با سابقه اي همچون پاس را به تيمي که اصلا وجود نداشته بفروشيم کار اشتباهي است.در ايران مثل بنگاه تيم ها را خريد و فروش مي کنند و متاسفم اين مساله گريبان تيم بزرگي مثل پاس را گرفت.با اين حال يک چيزي وجود دارد که من را بسيار ناراحت کرده است.چرا کريمي، کاظمي، شاهرخي، مهاجراني، حبيبي و ديگر پيشکسوت هاي پاس کاري انجام ندادند.چرا آنها جمع نشدند تا از انتقال امتياز باشگاه پاس جلوگيري کنند؟ چرا هيچ کس نرفت با يک مسئول صحبت کند؟ وقتي يک پنالتي مي شود همين آقايان تمام روزنامه ها و تلويزيون را به هم مي ريزند اما، براي منحل شدن تيمي که آنها را به وجود آورده هيچ واکنشي نشان نمي دهند.اميدوارم که مسئولان اجازه ندهند پاس از بين برود چرا که به فوتبال ايران ضربه مي زند.شايد الوند همدان پاس را بخرد اما، آيا مي تواند کاپ هاي قهرماني پاس را هم بخرد؟ آيا مي تواند قدمت و سابقه را هم بخرند؟
خود شما چه کار عملي انجام داده ايد؟
چه کار بايد بکنم.بايد بگويم نمي آيم براي تيم ملي بازي کنم که در اين شرايط نمي توانم چنين تصميمي بگيرم.
در اين شرايط چه کاري مي توان انجام داد؟
خوشبختانه تمام بنيانگذاران پاس زنده هستند.اين پيشکسوتان نبايد اجازه بدهند پاس از بين برود يا حتي بايد يک تيم را بخرند و به اسم پاس از پايين شروع کنند و آن را به بالا بياورند.
آيا خودتان حاضر هستيد از اين تيم حمايت کنيد؟
صد در صد حمايت مي کنم.اگر همه متحد شوند چرا اين کار را انجام ندهم.حتي اگر شده بايد تيمي به نام پاس در ليگ تهران فعاليت کند.
استدلال انتقال امتياز باشگاه پاس خصوصي سازي بوده است.
اگر قصد خصوصي سازي داريم بايد از تيم هايي مثل استقلال و پرسپوليس شروع کنيم که نه پول دارند و نه زمين.چه ايرادي دارد که از اين دو تيم شروع کنيم که هيچ امکاناتي ندارند.پاس هم زمين دارد و هم امکانات.قدمت و تاريخ هم جز باشگاه پرافتخار پاس است.اميدوارم کساني که در فدراسيون هستند در انتقال اين تيم کمکي نکنند.چون اين کار به ضرر فوتبال ايران خواهد بود.
دوست داريد که فوتبال تان را در پاس به پايان برسانيد؟
هميشه آرزو داشتم که يک روز مربي پاس شوم و با اين تيم افتخارات زيادي کسب کنم.من و امثال من به اين تيم مديونيم و دوست دارم که هر وقت شد به اين تيم خدمت کنم.
| یادگاری از مهدیه
      ..::نکو افتخار ایران و ایرانی::..
  سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۶ (۱۲:۸ ب.ظ)
سلام

اوسا بتیس رو لوله کرد در روزی که نکو بازی رو از سکو ها می دید

جوتد هم می تونست مثه خیلی هز بازیکنای دیگه به تیم ملی نره اما جی جی با بقیه فرق داره بازی واسه ایران رو به همه چیز حتی بهترین هافبک لالیگا شدن ترجیح میده مثه فلان بازیکن نیس که باید منتشو هم بکشی که اقازاده بیاد واسه تیم کشورش بازی کنه

حتما می دونین که نکو  نامزد بهترین هافبک سال لالیگا شد و قراره بود تو بازی برابره بتیس بازیشو ارزیابی کنن تا اگه خوب بود انتخاب شه اما وسوولان اوسا هم که از رفتن جی به مکزیک ناراحت بودن جی رو حتی در لیست ۱۸ نفره نذاشتن!اما غمی نیس یه هفته دیگه مونده تا اون موقع هم زیگان از خر شیطون میاد پایین

 

 

 

 جواد نکونام هافبک ایرانی تیم فوتبال اوساسونا از سوی مجله AS به عنوان نامزد حضور در تیم فصل 07-2006 رقابت های لالیگا معرفی شد.
نکونام در نخستین فصل حضور خود در رقابت های لالیگا موفق شد در نقش یک هافبک تدافعی عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارد.
تیم فوتبال اوساسونا با درخشش نکونام برای نخستین بار به مرحله نیمه نهایی رقابت های جام یوفا صعود کرد ضمن اینکه در لالیگا هم عملکرد نسبتا قابل قبولی داشت.
نکونام یکی از اعضای تیم ملی فوتبال ایران در رقابت های جام ملت های آسیا 2007 است
.

 

"آب‌ث" چاپ مادرید روز پنجشنبه در گزارشی به قلم خبرنگار خود در تهران درباره نکونام نوشت : اولین فوتبالیست ایرانی در لالیگای اسپانیا، نخستین گامهای خود را در تیم پاس که تیم پلیس ایران است، برداشته اما به سرعت و در سطحی عالی با بازی تیم اوساسونا خو گرفته است.

این روزنامه افزود : نکونام تنها بازیکن ایرانی است که در میان شش بازیکن دیگر ایران که در تیمهای خارجی بازی می‌کنند، در ترکیب ثابت تیم اوساسونا جای دارد.

آب‌ث در این زمینه به تشریح تعصب دینی نکونام پرداخت و در این زمینه خاطره‌ای را از "محمد ملااسماعیلی" مدیر ورزشی تیم پاس نقل کرده است.

به نوشته روزنامه اسپانیایی، اسماعیلی گفت:"یک بار، در وقت استراحت یک بر صفر شکست خورده بودیم و تیم توانایی برتری بر حریف را نداشت.در عاشورا به سر می‌بردیم و در بلندگوهای ورزشگاه، یکی از آهنگهای سنتی آن روز به صدا در آمده بود. جواد در آن لحظات، با رفتاری جدی و تمرکز بر آهنگ مزبور در حالی که اشک از چشمانش می‌ریخت، بلند شد و به تشویق همبازیکنانش پرداخت.

او خود نیز وارد زمین شد و دو گل را به ثمر رساند که به پیروزی تیم ما منجر شد. ایمان او بسیار قوی است".(بچه ها تازه فهمیده) 

آب‌ث افزود: اولین بازیکن ایرانی در لالیگا از باشگاه پاس که یکی از قدیمی‌ترین باشگاه‌های فوتبال در ایران است و یکی از محکمترین پیوندها را با نظام جمهوری اسلامی دارد، به تیم اوساسونا انتقال یافته است.

این روزنامه توضیح داد که باشگاه پاس در دوران شاه تاسیس شد و در کنار دو تیم مهم پایتخت، یعنی پرسپولیس و استقلال، بیشترین شمار جامهای داخلی ایران را کسب کرده است.

به نوشته روزنامه اسپانیایی، تیم پاس از بازیکنان جوان دسته پایین خود تغذیه می‌شود ، اما تاکنون از صف بازیکنان آن، دو نفر که از جمله شش نفری هستند که در باشگاههای خارجی توپ می‌زنند، خارج شده‌اند.

آب‌ث، علاوه بر نکونام،"هاشمیان" را که در تیم هانوور آلمان بازی می‌کند، دیگر بازیکن خارجی آن نام برد اما یادآور شد که از میان هر شش نفر، فقط این جواد نکونام است که بطور مرتب در زمین با تیم خود حضور دارد.

روزنامه اسپانیایی نوشت :" وقتی در روز ‪ ۷‬ماه جولای سال گذشته باشگاه اوساسونا خریداری بازیکن خط میانی ایران را اعلام کرد، دوستداران جهان فوتبال در اسپانیا از تاسف دستهای خود را روی سر بردند چون همگی به یاد دیگر تجربیات قبلی افتاده بودند که به انتظارات آنان جواب نداده بود."
آب‌ث در این زمینه به تلاش باشگاه رئال سوسیداد برای خریداری "لی چون سوو" از کره جنوبی که او را "بکهام" آسیا می‌نامیدند، اشاره کرد که در پایان باشگاه او یعنی نومنسیا به دسته دوم سقوط کرد.

این روزنامه نوشت :"اکنون پس از ‪ ۱۰‬ماه جواد نکونام (که نام امام نهم شیعیان به معنای سخاوتمند را دارد) به تنها بازیکن ایرانی مبدل شده که توانسته است پس از "علی دایی" در آلمان به شکلی فوق‌العاده، با فوتبال غرب خو بگیرد."
روزنامه اسپانیایی در عین حال، حضور نکونام را در اوساسونا، یک "فقدان بزرگ" برای تیم پاس خواند و نوشت: "در سال جاری تیم پاس در رده دهم قرار گرفته است و به همین دلیل، "همایون شاهرخی" سرمربی پاس گفت: جای خالی جواد سنگینی می‌کند، او بهترین بازیکن ایرانی در تاریخ و کاملترین بازیکن از نظر بدنی و فکری است و من اطمینان دارم که او بسیار صعود خواهد کرد."
آب‌ث نوشت که شاهرخی کاشف این بازیکن تیم ملی و سرمربی او در تیم پاس بوده است.

بر اساس این گزارش، شاهرخی به مدت ‪ ۷‬سال سرپرستی نکونام را در تیم پاس بر عهده داشت. او فقط کلمات تحسین‌آمیز برای جواد بکار می‌برد و ماهانه با او تماس تلفنی دارد.

روزنامه اسپانیایی به نقل از شاهرخی نوشت:" نکونام با سن کم وارد پاس شد و ما از او مراقبت کردیم تااینکه به چیزی که اکنون است مبدل شد، یعنی یک بازیکن کامل که بدون هیچ مشکلی با فوتبال‌اسپانیا تطبیق پیداکرده است." این سرمربی ایرانی گفت: جواد از آغاز هدف روشنی را در پیش داشت و آن بازی در لالیگا بود. او علاقه‌ای به رفتن به آلمان و انگلیس همچون دیگر بازیکنان ایرانی نداشت.

آب‌ث نوشت: شاهرخی بر خلاف مدیر امور ورزشی پاس از ارزیابی اهمیت داشتن ایمان در فوتبال پرهیز کرد و ترجیح داد در مورد کیفیت بدنی و تکنیکی نکونام صحبت کند.

بر اساس این گزارش، شاهرخی تصریح کرد: اگر نکونام را در زمین بازی کمی جلوتر بگذارند، می‌تواند ‪ ۱۰‬گل بیشتر برای اوساسونا در سال به ثمر برساند.

روزنامه اسپانیایی "آب‌ث" در ادامه گزارش خود درباره "جواد نکونام" بازیکن ایرانی باشگاه اوساسونا نوشت: پاس باشگاه مهمی است و علاوه بر تیم فوتبال، دارای بخش مهم ورزشهای رزمی است. علاوه بر این، در تاسیسات این باشگاه، خبرگزاری ایپنا،یگانه آژانس خبری داخلی که در زمینه ورزشی فعالیت دارد، مستقر است.

آب‌ث افزود: این آژانس خبری هر هفته یک صفحه کامل را به آخرین رقابت نکونام اختصاص می‌دهد و به این خاطر، باشگاه اوساسونا و شهر پامپلونا در ایران شهرت مادرید و بارسلونا را پیدا کرده است.

این روزنامه به نقل از شاهرخی نوشت: اوساسونا باید به ما کمیسیون پرداخت کند، چون به لطف نکونام ‪ ۷۰‬میلیون نفر ایرانی به هواداران آن افزوده شده است.

روزنامه اسپانیایی به نقل از شاهرخی تصریح کرد: ایران تیم اوساسونا را در قلب خود جای داده است. همگی ما تیم اوساسونا را تشویق می‌کنیم چون پیروزی اوساسونا پیروزی ما است.

وی اعتراف کرد که تا تابستان گذشته هرگز چیزی در مورد اوساسونا نشنیده بود اما اکنون قادر به تعیین ترکیب و سطح تیم است چون زیر و بم آن را پیگیری می‌کند.

به نوشته آب‌ث، خروج جواد از تیم پاس، روند فعالیت این تیم را که تاکنون از نظام استفاده از بازیکنان جوان خود پیروی می‌کرد، مختل کرده است.

بر اساس این گزارش، خارج شدن دو بازیکن معروف آنها به صورت پی در پی مقامهای این باشگاه را مجبور به رو بردن به بازار خرید و فروش بازیکنان فوتبال کرد و به همین دلیل، آنها یک بازیکن از مالی، دو ارمنی و یک عراقی را به کار گرفته‌اند اما آنچه که انتظار داشتند، تاکنون حاصل نشده است.

روزنامه اسپانیایی نوشت: جای نکونام را اکنون در پاس هم اتاقی او در ‪۷‬ سال گذشته "پاشایی" اشغال کرده‌است که بیشتر از دیگران برای او ابراز دلتنگی می‌کند.

پاشایی گفت: خروج نکونام امری عجیب نبود چون او بهترین بازیکن آسیا است و مطمئنا چیزی طول نخواهد کشید که توجه باشگاه‌های مهم اسپانیا را به خود جلب خواهد کرد.

وی تصریح کرد: نکونام بسیار کاملتر از "دیاررا" بازیکن خط میانی رئال مادرید است.

بر اساس این گزارش، پاشایی که ‪ ۲۷‬سال دارد امید خود را به رفتن به باشگاه‌های اروپایی از دست داده است، چون به عقیده وی، باشگاه‌های غربی به فعالیت نوجوانان توجه دارند.

به نوشته آب‌ث، غربیها اکنون به چند بازیکن ارزشمند پاس چشم دوخته‌اند که در تیم ملی ایران حضور دارند.


*** از میان آنها می‌توان از "چاتابرون" نام برد که در سن بیست سالگی بازیکن ایرانی بعدی خواهد بود که کشورش را ترک می‌کند.

"هادی دزفولی" نماینده سابق فیفا در ایران گفت: فوتبال ما بسیار تکنیکی است اما چیزی که رخ می‌دهد این است که فوتبالیستهای ما با عدم تمرکز و هماهنگی مواجه می‌شوند و تصور می‌کنند که صرف آمادگی بدنی کافی است. ما این وضع را در آخرین جام جهانی مشاهده کردیم اما جواد در این زمینه با دیگران تفاوت دارد.

به نوشته آب‌ث، نکونام یک ایرانی است اما همانند یک اروپایی فکر می‌کند و به این خاطر، بازیکن خوبی خواهد شد.

بر اساس این گزارش، دزفولی که داور بین‌المللی بوده است و اکنون یک مغازه ورزشی در خیابان ولی عصر، بهترین خیابان تهران دارد پیراهنهای تیم ملی ایران را با نام و شماره نکونام به فروش می‌رساند.

به نوشته آب‌ث، تمام پیراهنهای مزبور فاقد حرف یو در نام فامیلی نکونام هستند و علت آن را دزفولی، اشتباه شرکت چاپ‌کننده اعلام می‌کند اما اطمینان می‌دهد که برای نکونام، این اشتباه اهمیتی ندارد چون همگی هوادار او هستیم."

 

تا یه روز دیگه دیاس 


 

| یادگاری از مهدیه
      من مرگ نور را باور نمی کنم و مرگ عشقهای قدیمی را...
  یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۶ (۶:۱۵ ب.ظ)
 

                        خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام

سلام

الان حالم خیلی گرفته س به قول حافظ

غم در دل تنگ من از انست که نیست یکدوست که با ان غم دل بتوان گفت

قبلا یه چیزایی تو روزنامه خونده بودم واگذاری پاس به همدانیها!!!

همینه دیگه وقتی یه سر سوپور بشه رییس فدراسیون تربیت بدنی از این بهتر نمی شه

از وقتی این خبرو شنیدم فقط گریه کردم تو اتاقم یه گوشه کز می کنم سیاوش گوش می کردم و تمام خاطرات قشنگ ام رو مرور می کردم

هنوز یه حالت عجیبی دارم همون احساسی رو که بعد از بازی پاس-العین داشتم اهان فهمیدم حس ناباوری تمام مدت می شینم تو اتاقم و گریه می کنم بعد تراژدی دستگردی (بازی العین)من بعد دو هفته حالم بهتر شد چون امید داشتم که پاس دوباره برمیگرده اسیا اما حالا به چی دل خوش کنم؟؟

فک کنم صبح ۴ شنبه یا ۵ شنبه بود که شبکه خبر گفت از سال اینده تیمی به اسم پاس وحود نداره فقط به شیشه تلوزیون زل زدم بعد با حال خراب رفتم سر جلسه امتحان سر جلسه گریه م گرفته بود دبیرمون مدام می گف چی شده؟ اما من فقط گریه می کردم  اون اهنگ سان بویز باور ندارم مصداق حالم بود نمی تونستم باور کنم همه چیز فقط با دستور فلان مسئول تموم شده یعنی واقعا تموم شد؟ رویای سبز من...

اخه چطوری پاس رو فراموش کنم بخش قشنگ خاطراتمو؟

اصلا نمی تونم لیگ برتر رو بدون پاس تحمل کنم

خیلی از فوتبالیستای خوبمون سبز پوش بودن نمونه بارزش هم که جی جی نکویه

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

اخه مگه بی پاس هم میشه؟؟؟؟

یه لیگ برتر بود و یه پاس    یه دنیا بود و یه پاس    یه قلب بود که ماله پاس

من عاشق بازی های پاس و اس اس بودم جی جی هم همیشه گل میزد توش و عالی کار می کرد چه روزهایی بود...

واگذاری پاس من به شهدا شهدایی که خیلی وقت پیش شهید شدن

اخه دیوار از پاس کوتاه تر نبود؟؟؟ اگه استقلال یه پرسپولیس واگذار می شد

تمام ایران اشوب می شد اما من چی کار کنم؟؟؟دارم دیوونه میشم

 

 

      
            

انگار نه انگار که صحبت از یک قسمت از تاریخ فوتبال ایران است. به سادگی از واگذار کردن و به قول خودشان هدیه دادن «پاس» به استان همدان می گویند گویی قرار است یک کادوی کوچک از اموال شخصی شان به یک دوست هدیه بدهند.
سرداران احمدی مقدم و غیاثی تنها صاحب یک زمین چمن در اکباتان و ۲۰ ، ۳۰ بازیکن سبزپوش نشده اند که امروز پس از یک سال نگه داشتن این امانت آن هم در بدترین شرایط این سال هایش می خواهند آن را واگذار کنند. آنها وارث تیمی شده اند با ۴۴ سال سابقه، ۵ قهرمانی در ایران، یک قهرمانی آسیا و شخصیت و هویتی که طی بیش از چهار دهه فعالیت به وجود آمده. آیا به این سادگی می توان این موارد را نادیده گرفت؟
درست است که تیم سوم ایران تماشاگر چندانی ندارد اما سران نیروی انتظامی باید بدانند که این تیم آنقدر تاریخ و هویت دارد که نابود کردن آن یک خیانت بزرگ علیه فوتبال ایران به شمار خواهد رفت.
پاس از همان روز اول که توسط مهدی اسداللهی تاسیس شد همین پاس بود یک تیم متعلق به پلیس و بعداً نیروی انتظامی که برای خودش شخصیت و هویتی داشته و دارد. در این سال ها پاس همواره قطب سوم فوتبال ایران بوده و در ویترین افتخارات این تیم قهرمانی در جام تخت جمشید، آزادگان، لیگ برتر و باشگاه های آسیا دیده می شود تا مشخص شود این تیم تنها به یک دهه و یک دوره زمانی تعلق نداشته است.همان طور که خیلی ها را در این فوتبال پرسپولیسی و استقلالی می دانیم، شخصیت و هویتی به نام «پاسی» هم وجود دارد و این کم چیزی نیست.
از بزرگانی چون اسداللهی، حبیبی، رنجبر، مناجاتی، قفلساز، کازرانی، حقیقیان، شرفی، مهاجرانی، شاهرخی و فرکی گرفته تا چندی از ستاره های کنونی فوتبال ایران مثل جواد نکونام یک «پاسی» هستند. قدیمی های این باشگاه با افتخار خود را یک پاسی می دانند و آنها باید بدانند از چند روز دیگر، دیگر پاسی وجود ندارد که آنها خود را به آن نسبت بدهند. آیا آنهایی که با افتخار از واگذار شدن پاس به استان همدان می گویند می دانند دارند با این باشگاه پرسابقه و باافتخار چه می کنند. یک سال تیم داری و نتیجه نگرفتن باید باعث شود که تاریخ فوتبال یک کشور مورد تاخت و تاز قرار بگیرد.
اینکه یک تیم پرسابقه در یک شب نابود شود و جای خود را به یک تیم تازه تاسیس دهد اتفاق حیرت انگیزی است که تنها می تواند در ایران رخ دهد. اگر وارد شدن به لیگ برتر اینقدر آسان است چرا فولاد خوزستان برای بقایش اینقدر تلاش کرد و رفت از پرتغال، برزیل و اروگوئه، بازیکن خرید. آنها به جای دویدن و بازیکن خریدن می رفتند پول هایشان را جمع می کردند و پس از سقوط امتیاز یک تیم را می خریدند و لیگ برتری باقی می ماندند.
اصلاً بهتر نیست فدراسیون قانون سقوط و صعود تیم ها را بردارد هر کسی از راه رسید و سرمایه اش اجازه داد یک تیم بخرد و وارد لیگ شود. سازمان تربیت بدنی و فدراسیون برابر این هرج و مرج ها چه سیاستی دارند. آیا امتیاز یک تیم لیگ برتری مثل آب نبات می ماند و می شود به این راحتی مورد خرید و فروش قرار بگیرد. ساز و کار ورود یک تیم به لیگ برتر در کجای دنیا شبیه ایران است؟
مثل اینکه نمایندگان مجلس و مردان سیاسی یک استان هر وقت که اراده کنند می توانند با چند سرمایه دار همشهری شان همراه شوند و در لیگ برتر یا حداقل لیگ یک صاحب تیم شوند. همان طور که سال گذشته کرمانشاه این کار را کرد و امسال همدان و باید دید سال بعد زرق و برق فوتبال کدام استان را وسوسه می کند که یک تیم را قربانی کنند و وارد سطح اول فوتبال ایران شوند.
الان مسوولان تراکتورسازی متوجه می شوند در این چند ساله چقدر اشتباه کرده اند آنها این همه سرمایه کردند و به لیگ برتر راه پیدا نکردند آیا بهتر نبود با آن مبلغ نصف لیگ برتر را می خریدند؟ به هرحال اگر هر استانی مثل کرمانشاه و همدان می خواهد لیگ برتری شود باید از مسیری بالا بیاید که در تمام دنیا مرسوم است از لیگ های پایین تر شروع کند و به دنبال صعود به لیگ برتر باشد اگر قرار است از آسانسور استفاده شود دیگر هدف از برگزاری لیگ یک، دو و زیرگروه چیست؟از طرفی مگر قرار است تمامی استان های ایران در لیگ برتر نماینده داشته باشند. آیا همه استان ها هم پتانسیل و امکانات این کار را دارند؟
آیا تمامی استان های ایران فوتبالی هستند که ادعا دارند باید در سطح اول فوتبال ایران حضور داشته باشند. یقیناً مازندرانی ها می توانند مدعی باشند که سهم زیادی در لیگ کشتی به آنها برسد. اما مطمئناً آنها چنین ادعایی برای فوتبال ندارند. آیا آنهایی که به دنبال این هستند هر استان را در لیگ برتر صاحب نماینده کنند به این نکات هم توجه می کنند؟
البته خدا کند این سرمایه گذاری و تاسیس کردن تیم های جدید باعث به وجود آمدن تیم های با ریشه ای شود و تنها یک ماجراجویی نباشد و آقایان پس از چند سال نتیجه نگرفتن و هنگامی که همه چیز برایشان عادی شد قید همه چیز را نزنند. آیا می توان مطمئن بود که در سال ۱۳۹۶ هم تیم شیرین فراز کرمانشاه وجود خارجی داشته باشد. یا اثری از این تیم همدانی دیده شود؟ چقدر این تیم همدانی باید کار کند که به سابقه و افتخارات کنونی پاس برسد. واقعاً تاسف آور است که پاس را فدا کنیم تا یک تیم تازه سر و کله اش پیدا شود.
سازمان تربیت بدنی و فدراسیون وظیفه دارند هرچه سریع تر جلوی این فاجعه و بی قانونی را بگیرند. به ویژه اینکه شایعه شده برخی از مسوولان رده بالای سازمان هم در واگذاری امتیاز پاس نقش داشته اند. سران نیروی انتظامی هم باید به این نکته توجه کنند که پاس یک امانت در دست آنها است و جزء وسایل نیروی انتظامی نیست که بتوان این گونه آن را به کس دیگری سپرد. آیا به راحتی می توان قسمتی از تاریخ را نابود کرد و امکانات مناسبی که در ورزشگاه اختصاصی پاس در اکباتان به وجود آمده را هدر داد؟ مثل اینکه جواب این سوال در ورزش ایران مثبت است.

 

                      

چند نفر در یک اتاق نشستند ، درها را به روی غریبه بستند و تصمیم  گرفتند یکی از قدیمی ترین باشگاهای ایرانی را  منحل کنند. به دنبال واژه های متعددی گشتیم اما این جمله فقط با  کلمه "منحل"  جور در می امد.

در ابتدا که این خبر به وسیله استاندار همدان(بهروز مردای) در اختیار رسانه ها قرار گرفت  بیشتر شبیه جوک و یک شوخی بی مزه بود.  همه جا صحبت از قهرمانی سایپا ، مربی جدید استقلال  و بازی مهم و حیاتی پرسپولیس و سپاهان بود اما به یکباره چنین خبری همه را شوک زده کرد. 

متاسفانه خبرگزاری پاس هم در این مورد به چیزی اشاره نکرده بود. هیچ عکس العمل و مصاحبه ای هم از هیات مدیره  وجود نداشت فقط یک خبر مخابره شد و ان واگذاری پاس تهران بزرگ به استان همدان و با نام جدید شهدای الوند  بود.

 این موضوع که استان  غیر فوتبالی همدان  دارای تیمی در لیگ برتر باشد  در نوع خود جالب است همانطور که کرمانشاه امروز در لیگ نماینده  دارد اما سوال اینجاست که این تیمداری باید به چه قیمتی صورت بگیرد؟

  به وسط کشیدن این مبحث که  شهر همدان احتیاج به تیم فوتبال دارد صد در صد صحیح اما  فنا کردن یکی از ریشه دار ترین تیمهای لیگ چیزی شبیه به از بین بردن یک اثر تاریخیست. 

چگونه می توان متصور شد دیگر پاس وجود ندارد؟  این تیم برای خود همانند استقلال و پرسپولیس دارای تاریخ و پیشینه مشخصی است وقتی پای صحبت امثال حسن حبیبی، همایون شاهرخی ،مهدی اسدالهی  می نشینید با حلاوت و گرمی  خاصی صحبت از یک مکتب می کنند انها شناسنامه پاس هستند .  تیمی که هرگز در استان تهران تماشاگر پیدا نکرد اما به گفته اصغر شرفی فلسفه پیداش انان چیزه دیگری بود.

17 تیرماه 1342  پلیس با انگیزه های متفاوت تیمی را تاسیس کرد که تا امروز در زمره پر افتخارترین تیم های فوتبال ما قرار دارد. از قهرمانی در تخت جمشید گرفته تا عنوان اولی در جام ازادگان و لیگ حرفه ای.  

قهرمانی در اسیا هم  به وسیله انان برای اخرین بار ارزانی فوتبال باشگاهی ما شد اما حالا به راحتی می نشینند وتصمیم می گیرند که پلیس احتیاج به  تیم ندارد!

  عنان و اختیار فعلی پاس در دستان عده ای خاص می باشد اما باید توجه داشت ریشه زدن  این درخت  تنها با مجوز انان صادر نمی شود  شاید  سردار احمدی مقدم بنا به عدم علاقه به تیم داری و کلا نداشتن تفکر حرفه ای در این حیطه (بر عکس سردار اجورلو)  در بدو ورودش ابومسلم را از پیکره نیروی انتظامی  به راحتی جدا کردند اما پاس  قسمتی از تاریخ فوتبال ماست.  

قبل از ادغام کمیته و شهربانی در سال 1370 خورشیدی  و تشکیل نیروی انتظامی ، پاس وجود داشت . خیلی ها تصور می کردند بعد از حذف شهربانی شاید پاس هم نامش از بین برود اما با وجود  عناصر ورزش دوستی به سان قالیباف و اجورلو ها نه تنها پاس منحل نشد بلکه به  شکوفا ترین نقطه ممکن رسید.

 تاسیس خبرگزاری مجزا ، داشتن روزنامه  و از همه مهمتر ساختن ورزشگاه خصوصی از اقداماتی بود که  پاس را از دیگر تیم های ما سوا می ساخت.  به طور حتم هزینه پدید اوردن چنین بستری بسیار بالا بود اما  پاس با قهرمانی در لیگ بتر مزد ان را گرفت . ساختن  ستاره هایی مثل   هاشمیان ، نکونام ، نصرتی ، برهانی و...  در ان بستر مهیا شد اما امروز همه انها به هیچ انگاشته می شوند!   نمی دانیم بعد از  انکه  قرار شد پاس تهران منحل شود تا شهدای الوند تاسیس شود تکلیف  ان همه خرج که بابت سر بلندی پاس متحمل شدند چه می شود؟ 

چندین سال بعد  اگر یک بازیکن قدیمی پاس بخواهد به نوه اش بگوید  من از مکتب پاس بزرگ بودم  پسرک نگاهی عجیب به پدر بزرگ می کند  ومی گوید پاس دیگر کیست؟  

بله مثل اینکه سر انجام دولتی بودن فوتبال ما به اینجا ختم می شود که با رفتن و امدن مدیرهای منتصب شده و  مدت دار به ناگاه یکی از انها تصمیم می گیرد درخت را از ریشه قطع کند بدون توجه به انکه ریشه ان تا اعماق زمین پیش رفته است،  بدون انکه بخواهند درک کنند  پاس متعلق به مجموعه فعلی نیست بلکه انان میراث دار و امانت دار هستند ولی  گویا گوش کسی به این حرف ها بدهکار نیست!

خرج پاس زیاد است ، مدیران فعلی علاقه چندانی به تیم داری ندارند بنابراین به راحتی در یک اتاق  در بسته می نشینند و امانت را به  قیمت رفاقت به یک هم رزم قدیمی می فروشند! 

نگارنده هرگز طرفدار پاس و هواخواه انان نبوده ام اما احساس کردم اگر امروز در این مورد بی تفاوت  بنشینم و سکوت رابه اعتراض ترجیح بدهم  شاید ایندگان ما را هم در تخریب این امانت نکوهش کنند!

 

مقام دوم قهرمانی باشگاه های کشور
(1349)

مقام سوم باشگاه های کشور
(1350)

مقام قهرمانی باشگاه های کشور
(جام تخته جمشید)

(1352)

مقام اول مسابقات جام حذفی تهران
(1370)

بهترین گلزن جام یونس شکوری
(1374)

مقام اول اولین دوره مسابقات چهارجانبه شهید رجایی
(1375)

مقام دوم یادواره سرداران 1400 شهید شهرستان قائم شهر
(1377)

گرامیداشت شهدای شهر کرد
(1377)

مقام اول مسابقات امید تهران یادگار حضرت امام (ره)
(1377)

مقام اول المپیک
(1378)

عنوان اخلاق مسابقات پیشکسوتان و جام دوستی
(1379)

قهرمانی اولین دوره مسابقات فوتبال چهارجانبه
(جام شهید رجایی)
(1380)

مقام دوم مسابقات چهار جانبه جام پلیس
(1381)

مقام سوم مسابقات چهارجانبه کنگره سوم شهید محراب حضرت آیت ا... صدوقی
(1381)

  مقام دوم  فوتسال یادواره شادروان دکتر فرین
(1382)

مقام اول فوتسال لیگ برتر کشور
(82-1381)

مقام اول لیگ برتر باشگاه های کشور
(83-1382)

مقام سوم قهرمانی لیگ امید باشگاه های کشور
(83-1382)

 

هفتمین دوره تورنمنت بین المللی فوتبال تبریز
(1382)

مقام اول مسابقات فوتبال جوانان باشگاه های کشور
(1382

این اون چیزیه که داره نابود می شه فوتبال ایران!!!

   

ایران در سن لوییز لوله شد پخش مستقیمشم که  هیچی نگو...

مزدک از در و دیوار و کاپ جزایر بی صاحب حرف می زد که مثلا سرمون رو گرم کنن

ایرونیها هم که قربونشون برم گل کاشتن با این خط دفاع عتیقه

من یاد بازیهای ایران لائوس افتادم اما این بار ایران لائوس بود !

            

 

در اخر باید بگم پاس عزیزم قهرمانان هرگز نمی میرند همیشه تو قلب منی هیچ وقت فراموشت نمی کنم

خیال می کردم می خوان بترسم شاید هنوزم باور نکردم ...

امروز اخرین روز از عمر ۴۴ ساله ی پاسه

                                          الله ذو الانتقام

| یادگاری از مهدیه
      جی جی باز هم درخشید
  سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۶ (۱۱:۱۳ ق.ظ)
Foto 

 

Foto 

 

جی جی نکو در بازی برابر سوسیه اد در هفته ۳۶ لالیگا گل دوم تیمشون رو زد  یه کف مرتب به افتخار جی جی هوووووووووووووورا

راستی سلام

می دونین امروز چه روزیه؟؟؟ امروز فقط ۸ خرداد نیس یه روزه خاصه

زیاد به مختون فشار نیارین الانه که بترکه

 این صحنه ها اشنا نیس؟؟ یاد یه شب بی پایان نمی افتین یاد یلدا ترین شب  شبی که پر خاطره هس یادتون اومد؟؟؟

 

سالروز بازی ایران بحرین

چه شبی بود اون شب آه ...

تبم ملیمون امشب ساعت ۲:۳۰ دقیقه شب به طرف مکزیک پرواز می کنن

حالا یه خبری رو میدم که خوشی گل نکو از دماغتون بزنه بیرون

حضور نکونام‌ در مکزيک‌ قطعى‌ نيست‌ صدور ويزا در مادريد يا مکزيکوسيتي!
در حالى‌ که‌ در ليست‌ نفرات‌ دعوت‌ شده‌ به‌ اردوى‌ تيم‌ملى‌ نام‌ جواد نکونام‌ هافبک‌ تيم‌ اوساسونا به‌ عنوان‌ يکى‌ از لژيونرهاى‌ اروپايى‌ به‌ چشم‌ مى‌خورد اما حضور اين‌ بازيکن‌ در بازى‌ با مکزيک‌ هنوز قطعى‌ نيست‌ و رفتن‌ يا نرفتن‌ او در هاله‌اى‌ از ابهام‌ قرار دارد.
گويا مسئولان‌ فدراسيون‌ فوتبال‌ در تماسى‌ با نکونام‌ از او خواسته‌اند که‌ براى‌ دريافت‌ ويزاى‌ خود به‌ سفارت‌ مکزيک‌ در مادريد مراجعه‌ نمايد که‌ باتوجه‌ به‌ حضور او در تمرينات‌ اوساسونا و مخالفت‌ مسئولان‌ باشگاه‌ با سفرش‌ به‌ پايتخت‌ اسپانيا، نکونام‌ از انجام‌ دادن‌ اين‌ امر طفره‌ رفته‌ است. همين‌ امر باعث‌ شد تا مسئولان‌ تيم‌ملى‌ تلاشهاى‌ خود را براى‌ صدور ويزاى‌ اين‌ بازيکن‌ در فرودگاه‌ مکزيکوسيتى‌ را آغاز نمايند که‌ هنوز به‌ نتيجه‌اى‌ نرسيده‌اند. به‌ هر حال‌ عدم‌ هماهنگى‌ لازم‌ کميته‌ روابط‌ بين‌الملل‌ براى‌ حل‌ اين‌ مشکل‌ مسلماً‌ در آينده‌ نه‌ چندان‌ دور دردسرهاى‌ فراوانى‌ را به‌ همراه‌ خواهد داشت‌ که‌ دود آن‌ به‌ چشم‌ تيم‌ملى‌ خواهد رفت.
 
هر وقت که نکو به تیم ملی دعوت شده جی با سر اومده
اما حالا ...
اصلا بازی بدون جی کیف نداره
 تا بعد بابای

| یادگاری از مهدیه

کدهای خفن جاوا اسکریپت

JavaScript Codes

">
design : imjava