ملتهای اسیا رو خداییش چند نفرتون نیگا می کنه از بس که لوسه ادم خوابش می بره من که فقط بازیهای ژاپن و استرالیا رو نیگا کردم بقیه رو فقط یه ربع اولشون...

من فک می کردم ازبکستان سوسکه اما انگار اشتباه کرده بودم ایران با هر جون کندنی که بود٬برد دندون مهدی شکست نازی...

وي درباره‌ي صحنه‌ي برخوردش با بازيكنان حريف و شكستن دندانش گفت: در آن صحنه هنگامي كه قصد توپ را داشتم بازيكن ازبك ناگهان چرخيد و كفش او به دهانم برخورد كرد. در اين صحنه بسيار شانس آوردم. لب بالا و پايينم دچار خونريزي شد و دو دندان جلويم شكست كه يكي از آنها به طور كامل درآمد. با اين حال پس از بازي و با تلاش يكي از پزشكان ايراني و يك پزشك مالزيايي اين مشكل برطرف شد و خوشبختانه اكنون وضعيت بسيار خوبي دارم.

رحمان باز جو گیر شد و با یه ربه ی فوق العاده زیبا توپ رو تو دروازه ی حسن گذاشت خیلی گل جالبی بود انگار ما ایرونیا خوشمون می اد که تو ملتهای اسیا به خودمون گل بزنیم البته رحمان قبلا هم گل میزد اما نه اینقدر جالب این یکی بیشتر تو خاطره ها می مونه  مدافع گلزن دیگه مون اق جلال هم یه گل سرنوشت ساز زد

این اق وحید خیلی قشنگ دریبل می رنه چش نخوره جواد هم که مثه بازیهای دیگه با خوش درگیر بود چند تا پاس قشنگ هم داد که ازش استفاده نشددمه حسن گرم اون تک به تک رو خیلی حالیدم خوشم اومد این بچه اخر یه چی می شهاخه پاسیه دیگه چی کار می شه کرد وقتی علی رو تعوی می کردم تو ایم فکر بودم که پزشک تیم فوری کیفشو از پا رسهعلی بر داره اخه بچه نیس سابقه داره... اما چند تا صحنه خیلی قشنگ کار کرد که ارزش گل شدن داشت اما...

                                من واقعا تعجب می کنم فری اصلا تو دفاع کارایی نداره فری مدام تو زمینه ازبکا بود اگه تو بازی چین هم همینطور باشه فری نمی تونه بازیکنایه تیزه چین رو بگیره کعبی هم تو ترکیب نبود حسین بازیکنه خیلی خوبیه و چون خیلی زبر و زرنگه می تونه حال چینیا رو بگیره 

پلى استيشن، تفريح شبانه ملى پوشان
طبقه پانزدهم هتل پرنس كوالالامپور، رنگ و بويى كاملاً ايرانى دارد؛ تنها جايى كه در شهر سرسبز كوالالامپور زبان فارسى زبان اول است، همين طبقه پانزدهم هتل است. مقابل در آسانسورها مأموران امنيتى تورنمنت جام ملت ها ايستاده اند و ID كارت ها را چك مى كنند و اگر ID مجاز نداشته باشى، بايد دوباره ۱۵ طبقه برگردى پايين چون فقط بازيكنان و اعضاى كادر همراه تيم ملى را به اين طبقه راه مى دهند. داخل آسانسور يكى از اعضاى كادر فنى همراه ما است؛ تصور مى كنيم شايد با وساطت او ما را به اين طبقه راه بدهند اما عجب خيال بيهوده كه حتى با سفارش سرمربى تيم ملى ايران هم چنين چيزى ممكن نيست. تمام تحقيقات ما در مورد طبقه پانزدهم نتيجه اى ندارد جز اينكه چه كسى با چه كسى هم اتاق است. ظاهراً امير قلعه نويى سنت ها را شكسته و مثل دوره ايوانكوويچ بازيكنان را در اتاق ها ارنج نمى كند. البته در بعضى از موارد اصول خاصى رعايت شده است. مثلاً هم اتاق شدن مهدوى كيا و هاشميان كه علاوه بر لژيونر بودنشان، از نظر سنى هم به يكديگر مى خورند يا جواد نكونام و حسن رودباريان دوستان قديمى پاس سابق هستند.
كريمى و كاظميان با هم در يك اتاق هستند و البته اين دو نفر هم به هم مى خورند چون جواد آدم شوخ طبعى است و على كريمى على رغم چهره عبوس و اخمو، با جواد بهتر از بقيه مى جوشد.
رجب زاده و كيانوش رحمتى هم بايد تا پايان جام ملت ها يكديگر را تحمل كنند و اميرحسين صادقى و وحيد طالب لو هم شب ها در مورد استقلال در يك اتاق با هم صحبت مى كنند. مى گويند اميرحسين مدتى است كه سرحال نيست چون به او گفته اند كه مصاحبه ات در مورد حجازى «از بچگى عاشق كار كردن با ناصر خان بودم» در تيم ملى به ضررت تمام مى شود و بايد از روى نيمكت تيم ملى بازيها را تماشا كنى. مى گويند طالب لو هم مدام از ترديدهايش براى تمديد قرارداد با استقلال مى گويد و البته اميرحسين را به خاطر اين مصاحبه كه با غضب قلعه نويى همراه شده دلدارى مى دهد.
آندو و مرتضى اسدى هر شب پس از شام، نيم ساعتى در اتاق با هم پلى استيشن بازى مى كنند و گهگاهى سيدجلال حسينى و ابراهيم صادقى كه هم اتاقى هستند نيز به اتاق آندو و مرتضى اسدى مى آيند و در بازى فوتبال براى هم كرى مى خوانند.
وقتى در مورد ساير اتاق ها پرس و جو مى كنيم، ايمان مبعلى و حسين كعبى را كنار هم مى بينيم اما براى ما سؤال است كه رحمان و رسول خطيبى چه سنخيتى با هم دارند؟
سيدمهدى رحمتى و رضا عنايتى استقلالى اند و محمد نورى و هادى عقيلى هم ۲ سال كنار هم در سپاهان بوده اند و حالا هم اتاقى هستند اما مبناى انتخاب رسول و رحمان براى هم اتاقى شدن چيست؟ به هر حال اين تشخيص كادر فنى است، همانطور كه تصميم گرفتند مسعود شجاعى و فريدون زندى در يك اتاق باشند. دكترها و تيم پزشكى هم با هم هستند، مثلاً هر كسى مصدوم است به اتاق ۲۰۱۷ مى رود تا دكتر منتظرى يا نصيرى كارش را راه بيندازد. آنهايى كه بى خوابى دارند، سراغ منتظرى مى روند و مصدومان - كه خدا را شكر مصدوم جدى نداريم - با نصيرى و ساعدى سر و كله مى زنند. كادر فنى هم به همين شكل تقسيم شده است.
آسانسور به طبقه پانزدهم رسيده و اين عضو تيم ملى چيزى در مورد ارنج كادر فنى در اتاق ها نمى گويد و به محض باز شدن در آسانسور به سمت اتاقش مى رود ولى ما را به داخل طبقه راه نمى دهند و تنها راه ممكن ۱۵ طبقه سقوط آزاد به سمت لابى هتل پرنس است!

 گاهی فکر می کنم یعنی می تونم پاس رو فراموش کنم؟ اما خیلی زود می فهمم که نه نمی شه

چند تا فامیل همدانی داریم که انگار قراره بیان خونه مون مامان هم دگفته من باید اتاقم رو بدم خداییش زور نیس؟ این همدانیها چی از جون من می خوان؟شیش تا اتاقه دیگه هس چرا اتاقه من؟اما خداییش ادمایه باحالین من دوسشون دارم اما وقتی یادم می افته که پاسم رو همدانیا گرفتن...

 یه گلفروشی تو راسته ی خیابون کوهسنگیه که اسمش یاس بود یه دو هفته ایه که یه نقطه اضافه کرده زیر «ی»و شده گلسرای پاساز این به بعد واسه گل خریدن می رم اونجانمی دونین وقتی اونو می بینم چقد حال می کنم

اول می خواستم برد ۸ تایی تیم ملی رو تبریک بگمبازم خوبه امید غنا و تیم۲جاماییکا هس که ما گل بزنیم

۲ تا گل قشنگه جی رو هم تبریک می گم

یه چیزی هس که از اون موقع مثه خوره داره منو می خوره وسطای بازی یاد یه تیتر روزنامه که فک می کنم بعد از بازی پاس و اس اس یه روزنامه زد جی تو این بازی ۲ تا گل زد:پاس بی مرد نکونام نمیرد هرگز اما حالا بعد یک و نیم سال دوریه پاس از جی ٬پاس بی مرد نکونام مرد...

وسط بازی گریه م گرفته بود اون شب کلی گریه کردم گاهی فکر می کنم من چطور می تونم لیگ برتر رو بدون پاس تحمل کنم؟

ارزو می کردم

دشت سرشار ز سرسبزی رویاها را

من گمام می کردم

             پاس همچون سروی سبز ٬

  چهار فصلش همه همه ازاستگی ست

                  من چه می دانستم٬

سبزه می پژمرد از بی ابی

                   غنچه یخ می زند از سردی دی

من چه می دانستم

             دل هر کس دل نیست

   قلبها بی خبر از عاطفه اند

              «حمید مصدق»

بنزین رو هم که کوپنی کردن یه دوستی می گفت که یه شاندیز هم که بود اونم ازمون گرفتن ما هم می خواستیم جمعه بریم چهل میر اما چون بنزین نداشتیم نشدبه نظر من باید برن خود محمود رو اتیش بزنن نه پمپ بنزینا روکامیون ها روزی ۲۰ لیتر بنزین دارن !!!به نظر شما اینا رو می خوان چی کار کنن؟قیمت کامیون هم ۱ میلیون بیشتر شدهمملکته کومونیستی همینه دیگه بیچاره مغازه دارایه دور حرم ور شکسته می شن بی چاره ها اجاره های ۲ یا ۳ میلیونیشونو پیش می دن حالا هیشکی تو مشهد نیس خیلی خلوته

موفق باشین تا بعد دیاس

سلام شرمنده یه مدت نبودم اخه اسباب کشی داشتیم بعدش هم که تو کف کارنامه م بودم خدا رو شکر تجدید نداشتم

تیم ملی از غنا ببخشید امید غنا ۴ بر ۲ برد

خط دفاعی مون حرف نداشت!(دارم خودم رو دلداری می دم) 

جواد از رو نقطه پنالتی که کاظمیان گرفته بود یه گل زد در دقیقه ی ۱۴

من از این جور مرده خوریا خوشم نمی یاد اما جی باز هم ضربه ی محکم و دقیقی زد راستی من یه سوال دارم چرا جواد اینقدر پاس به عقب می ده؟ تو بازی با غنا چند تا توپ لو داد از وقتی بوده و هست تو هر بازی و هر جایی جوا د پاس به عقب داده چرا؟

در سوگت ای درخت سبز

ای ایت خجسته ی زمین

در خویشتن شکستن

بارور شدن از خویش

مارا

حتی امان گریه ندادند

«شک»

به پیشنهاد نماینده ی مردم همدان در مجلس تیم شهدای الوند رو به پاس همدان تغییر نام دادند یعنی اونا فکر کردن با یه تغییر اسم همه چیز درست می شه؟

البته فکر می کنم این کارو کردن که دهن ملت رو ببندن اما پاس فقط یه اسم نبود پاس یه تاریخه یه هویت مثه یه اثر باستانی حالا پاس من فقط یه خاطره ست این پاس دیگه پاس من نیست پاس من زمینش دستگردی بود و بازیکنش جواد و رنگش سبز...

يوفانيوز : جواد نکونام بازیکن ایرانی تیم فوتبال اوساسونا به عنوان یکی از یازده بازیکن فصل رقابت های لالیگا انتخاب شد.

به گزارش يوفا نيوز به نقل از سایت باشگاه اوساسونا، سایت اینترنتی یوفا اقدام به انتخاب 11 بازیکن برتر اسپانیایی در رقابت های جام یوفا در فصل 07-2006 کرده که در این میان نام جواد نکونام از کشورمان به چشم می خورد.

نکونام فصل گذشته 38 بار در رقابت های لالیگا، جام یوفا و کوپا دل ری برای اوساسونا به میدان رفت و 3 گل برای این تیم به ثمر رساند که مهم ترین آن ، گلی بود که در دقیقه 120 در چارچوب رقابت های جام یوفا وارد دروازه تیم بوردو کرد.
تیم منتخب اسپانیا در رقابت های جام یوفا و لالیگا از نگاه سایت یوفا به این شرح است:
گرکا ایرازوز(اسپانیول) ، میگوئل تورس(رئال مادرید)، آنتونیو پوئترا(سویا)، آلکسیس روآنو(گتافه)، ازه کیل گارای(راسینگ)، جواد نکونام(اوساسونا)، خاویر کاسکوئرو(گتافه)، سانتی کازورلا(رکرتیوو)، بوسکو یانکوویچ(مایورکا)، سولدادو(اوساسونا) و زیگیچ(راسینگ).

این عکس هم ماله مراسم بدرقه ی تیم ملیه قراره اگه قهرمان شن بهشون زانتیا بدن این ماشینا واسه ملیونر های تیم ملی پول خرده اصلا چرا باید پولای بیت المال رو بریزن تو شکم اینا که تو اسیا (مثه ۲۰۰۴)بهم بپرن؟

با همین پولا میشه یه زمین چمن واسه خانما تو یکی از شهرا که زمین نداره احداث بشه

برخورد كماسى با نكونام

ايران ورزشى - پرويز كماسى معمولاً با جوراب و بدون كفش كتانى تيم ملى را تمرين مى دهد تا پاهايش خسته نشود. صبح ديروز و در حالى كه كماسى بسيار جدى و سرسخت تيم ملى را تمرين مى داد، يك شوخى از جواد نكونام جو اردو را تحت تأثير قرار داد و كماسى را مجبور به واكنش كرد. در حالى كه بازيكنان مشغول حركات كششى بودند، كماسى هم اين حركات را كنار جواد نكونام انجام مى داد كه آقا جواد شوخى اش گرفت و كف پاى كماسى را قلقلك داد اما كماسى كه خيلى جدى مشغول تمرين بود، اخم كرد و خيلى جدى با كف دست به پس گردن جواد زد تا اين بازيكن باسابقه و قديمى بفهمد كه تمرين جاى شوخى نيست. صداى دست كماسى در سكوت پيچيد و چند نفرى روى اين دو زوم كردند. البته خيلى ها هم نديدند و نفهميدند كه چه اتفاقى افتاده است. كماسى زير لب چند جمله اعتراض آميز به جواد گفت و البته جواد هم احترام شاگرد و مربى را نگه داشت و سرش را پايين انداخت. واكنش كماسى تند بود اما شوخى جواد هم سنخيتى با تمرينات پرفشار و جدى نداشت. پس از اين اتفاق، تمرين خيلى عادى پيش رفت و تمام شد. پس از تمرين هم شاهد هيچ واكنشى از سمت كادر فنى و نكونام نبوديم اما به هر حال اين حركت كماسى را در راستاى ضرب المثل «چوب معلم گل است» مى بينيم و آن را درگيرى و دعوا و زد و خورد تلقى نمى كنيم. به هر حال جواد بايد بداند كه به عنوان يك بازيكن قديمى انتظار بيشترى از او مى رود و البته كماسى هم در كار با جوان ها كمى صبور و باحوصله باشد.
عصر ديروز وقتى مى خواستيم در خصوص اتفاقات تمرين صبح با كماسى صحبت كنيم، ايشان در تمرين غايب بود و حتى تلفنى هم نتوانستيم كماسى را پيدا كنيم. براى اينكه آرامش جواد هم بر هم نخورد، از او هم چيزى نپرسيديم. البته غيبت كماسى در تمرين عصر را بى ارتباط با اتفاق صبح نمى دانيم.
اين اتفاق در تمرين ديروز رخ داد اما با تمام اين حرف ها، جوى دوستانه و صميمانه بر اردو حاكم است و اينكه نكونام هيچ واكنشى نشان نمى دهد، يعنى براى مربيان تيم ملى ارزش و احترامى خاص قايل است.

امشب ساعت ۷ تیم ملی با جامائیکا بازی داره امید وارم این بازی بتونه به درده تیم ملی بخوره

موفقیت جی جی نکو رو باز هم به همه ی هوادارای نکو تبریک می گم

تا بعد بابای