یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۶ (۶:۱۵ ب.ظ)
سلام
الان حالم خیلی گرفته س به قول حافظ
غم در دل تنگ من از انست که نیست یکدوست که با ان غم دل بتوان گفت
قبلا یه چیزایی تو روزنامه خونده بودم واگذاری پاس به همدانیها!!!
همینه دیگه وقتی یه سر سوپور بشه رییس فدراسیون تربیت بدنی از این بهتر نمی شه
از وقتی این خبرو شنیدم فقط گریه کردم تو اتاقم یه گوشه کز می کنم سیاوش گوش می کردم و تمام خاطرات قشنگ ام رو مرور می کردم
هنوز یه حالت عجیبی دارم همون احساسی رو که بعد از بازی پاس-العین داشتم اهان فهمیدم حس ناباوری تمام مدت می شینم تو اتاقم و گریه می کنم بعد تراژدی دستگردی (بازی العین)من بعد دو هفته حالم بهتر شد چون امید داشتم که پاس دوباره برمیگرده اسیا اما حالا به چی دل خوش کنم؟؟
فک کنم صبح ۴ شنبه یا ۵ شنبه بود که شبکه خبر گفت از سال اینده تیمی به اسم پاس وحود نداره فقط به شیشه تلوزیون زل زدم بعد با حال خراب رفتم سر جلسه امتحان سر جلسه گریه م گرفته بود دبیرمون مدام می گف چی شده؟ اما من فقط گریه می کردم اون اهنگ سان بویز باور ندارم مصداق حالم بود نمی تونستم باور کنم همه چیز فقط با دستور فلان مسئول تموم شده یعنی واقعا تموم شد؟ رویای سبز من...
اخه چطوری پاس رو فراموش کنم بخش قشنگ خاطراتمو؟
اصلا نمی تونم لیگ برتر رو بدون پاس تحمل کنم
خیلی از فوتبالیستای خوبمون سبز پوش بودن نمونه بارزش هم که جی جی نکویه
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
اخه مگه بی پاس هم میشه؟؟؟؟
یه لیگ برتر بود و یه پاس یه دنیا بود و یه پاس یه قلب بود که ماله پاس
من عاشق بازی های پاس و اس اس بودم جی جی هم همیشه گل میزد توش و عالی کار می کرد چه روزهایی بود...
واگذاری پاس من به شهدا شهدایی که خیلی وقت پیش شهید شدن
اخه دیوار از پاس کوتاه تر نبود؟؟؟ اگه استقلال یه پرسپولیس واگذار می شد
تمام ایران اشوب می شد اما من چی کار کنم؟؟؟دارم دیوونه میشم

انگار نه انگار که صحبت از یک قسمت از تاریخ فوتبال ایران است. به سادگی از واگذار کردن و به قول خودشان هدیه دادن «پاس» به استان همدان می گویند گویی قرار است یک کادوی کوچک از اموال شخصی شان به یک دوست هدیه بدهند.
سرداران احمدی مقدم و غیاثی تنها صاحب یک زمین چمن در اکباتان و ۲۰ ، ۳۰ بازیکن سبزپوش نشده اند که امروز پس از یک سال نگه داشتن این امانت آن هم در بدترین شرایط این سال هایش می خواهند آن را واگذار کنند. آنها وارث تیمی شده اند با ۴۴ سال سابقه، ۵ قهرمانی در ایران، یک قهرمانی آسیا و شخصیت و هویتی که طی بیش از چهار دهه فعالیت به وجود آمده. آیا به این سادگی می توان این موارد را نادیده گرفت؟
درست است که تیم سوم ایران تماشاگر چندانی ندارد اما سران نیروی انتظامی باید بدانند که این تیم آنقدر تاریخ و هویت دارد که نابود کردن آن یک خیانت بزرگ علیه فوتبال ایران به شمار خواهد رفت.
پاس از همان روز اول که توسط مهدی اسداللهی تاسیس شد همین پاس بود یک تیم متعلق به پلیس و بعداً نیروی انتظامی که برای خودش شخصیت و هویتی داشته و دارد. در این سال ها پاس همواره قطب سوم فوتبال ایران بوده و در ویترین افتخارات این تیم قهرمانی در جام تخت جمشید، آزادگان، لیگ برتر و باشگاه های آسیا دیده می شود تا مشخص شود این تیم تنها به یک دهه و یک دوره زمانی تعلق نداشته است.همان طور که خیلی ها را در این فوتبال پرسپولیسی و استقلالی می دانیم، شخصیت و هویتی به نام «پاسی» هم وجود دارد و این کم چیزی نیست.
از بزرگانی چون اسداللهی، حبیبی، رنجبر، مناجاتی، قفلساز، کازرانی، حقیقیان، شرفی، مهاجرانی، شاهرخی و فرکی گرفته تا چندی از ستاره های کنونی فوتبال ایران مثل جواد نکونام یک «پاسی» هستند. قدیمی های این باشگاه با افتخار خود را یک پاسی می دانند و آنها باید بدانند از چند روز دیگر، دیگر پاسی وجود ندارد که آنها خود را به آن نسبت بدهند. آیا آنهایی که با افتخار از واگذار شدن پاس به استان همدان می گویند می دانند دارند با این باشگاه پرسابقه و باافتخار چه می کنند. یک سال تیم داری و نتیجه نگرفتن باید باعث شود که تاریخ فوتبال یک کشور مورد تاخت و تاز قرار بگیرد.
اینکه یک تیم پرسابقه در یک شب نابود شود و جای خود را به یک تیم تازه تاسیس دهد اتفاق حیرت انگیزی است که تنها می تواند در ایران رخ دهد. اگر وارد شدن به لیگ برتر اینقدر آسان است چرا فولاد خوزستان برای بقایش اینقدر تلاش کرد و رفت از پرتغال، برزیل و اروگوئه، بازیکن خرید. آنها به جای دویدن و بازیکن خریدن می رفتند پول هایشان را جمع می کردند و پس از سقوط امتیاز یک تیم را می خریدند و لیگ برتری باقی می ماندند.
اصلاً بهتر نیست فدراسیون قانون سقوط و صعود تیم ها را بردارد هر کسی از راه رسید و سرمایه اش اجازه داد یک تیم بخرد و وارد لیگ شود. سازمان تربیت بدنی و فدراسیون برابر این هرج و مرج ها چه سیاستی دارند. آیا امتیاز یک تیم لیگ برتری مثل آب نبات می ماند و می شود به این راحتی مورد خرید و فروش قرار بگیرد. ساز و کار ورود یک تیم به لیگ برتر در کجای دنیا شبیه ایران است؟
مثل اینکه نمایندگان مجلس و مردان سیاسی یک استان هر وقت که اراده کنند می توانند با چند سرمایه دار همشهری شان همراه شوند و در لیگ برتر یا حداقل لیگ یک صاحب تیم شوند. همان طور که سال گذشته کرمانشاه این کار را کرد و امسال همدان و باید دید سال بعد زرق و برق فوتبال کدام استان را وسوسه می کند که یک تیم را قربانی کنند و وارد سطح اول فوتبال ایران شوند.
الان مسوولان تراکتورسازی متوجه می شوند در این چند ساله چقدر اشتباه کرده اند آنها این همه سرمایه کردند و به لیگ برتر راه پیدا نکردند آیا بهتر نبود با آن مبلغ نصف لیگ برتر را می خریدند؟ به هرحال اگر هر استانی مثل کرمانشاه و همدان می خواهد لیگ برتری شود باید از مسیری بالا بیاید که در تمام دنیا مرسوم است از لیگ های پایین تر شروع کند و به دنبال صعود به لیگ برتر باشد اگر قرار است از آسانسور استفاده شود دیگر هدف از برگزاری لیگ یک، دو و زیرگروه چیست؟از طرفی مگر قرار است تمامی استان های ایران در لیگ برتر نماینده داشته باشند. آیا همه استان ها هم پتانسیل و امکانات این کار را دارند؟
آیا تمامی استان های ایران فوتبالی هستند که ادعا دارند باید در سطح اول فوتبال ایران حضور داشته باشند. یقیناً مازندرانی ها می توانند مدعی باشند که سهم زیادی در لیگ کشتی به آنها برسد. اما مطمئناً آنها چنین ادعایی برای فوتبال ندارند. آیا آنهایی که به دنبال این هستند هر استان را در لیگ برتر صاحب نماینده کنند به این نکات هم توجه می کنند؟
البته خدا کند این سرمایه گذاری و تاسیس کردن تیم های جدید باعث به وجود آمدن تیم های با ریشه ای شود و تنها یک ماجراجویی نباشد و آقایان پس از چند سال نتیجه نگرفتن و هنگامی که همه چیز برایشان عادی شد قید همه چیز را نزنند. آیا می توان مطمئن بود که در سال ۱۳۹۶ هم تیم شیرین فراز کرمانشاه وجود خارجی داشته باشد. یا اثری از این تیم همدانی دیده شود؟ چقدر این تیم همدانی باید کار کند که به سابقه و افتخارات کنونی پاس برسد. واقعاً تاسف آور است که پاس را فدا کنیم تا یک تیم تازه سر و کله اش پیدا شود.
سازمان تربیت بدنی و فدراسیون وظیفه دارند هرچه سریع تر جلوی این فاجعه و بی قانونی را بگیرند. به ویژه اینکه شایعه شده برخی از مسوولان رده بالای سازمان هم در واگذاری امتیاز پاس نقش داشته اند. سران نیروی انتظامی هم باید به این نکته توجه کنند که پاس یک امانت در دست آنها است و جزء وسایل نیروی انتظامی نیست که بتوان این گونه آن را به کس دیگری سپرد. آیا به راحتی می توان قسمتی از تاریخ را نابود کرد و امکانات مناسبی که در ورزشگاه اختصاصی پاس در اکباتان به وجود آمده را هدر داد؟ مثل اینکه جواب این سوال در ورزش ایران مثبت است.

چند نفر در یک اتاق نشستند ، درها را به روی غریبه بستند و تصمیم گرفتند یکی از قدیمی ترین باشگاهای ایرانی را منحل کنند. به دنبال واژه های متعددی گشتیم اما این جمله فقط با کلمه "منحل" جور در می امد.
در ابتدا که این خبر به وسیله استاندار همدان(بهروز مردای) در اختیار رسانه ها قرار گرفت بیشتر شبیه جوک و یک شوخی بی مزه بود. همه جا صحبت از قهرمانی سایپا ، مربی جدید استقلال و بازی مهم و حیاتی پرسپولیس و سپاهان بود اما به یکباره چنین خبری همه را شوک زده کرد.
متاسفانه خبرگزاری پاس هم در این مورد به چیزی اشاره نکرده بود. هیچ عکس العمل و مصاحبه ای هم از هیات مدیره وجود نداشت فقط یک خبر مخابره شد و ان واگذاری پاس تهران بزرگ به استان همدان و با نام جدید شهدای الوند بود.
این موضوع که استان غیر فوتبالی همدان دارای تیمی در لیگ برتر باشد در نوع خود جالب است همانطور که کرمانشاه امروز در لیگ نماینده دارد اما سوال اینجاست که این تیمداری باید به چه قیمتی صورت بگیرد؟
به وسط کشیدن این مبحث که شهر همدان احتیاج به تیم فوتبال دارد صد در صد صحیح اما فنا کردن یکی از ریشه دار ترین تیمهای لیگ چیزی شبیه به از بین بردن یک اثر تاریخیست.
چگونه می توان متصور شد دیگر پاس وجود ندارد؟ این تیم برای خود همانند استقلال و پرسپولیس دارای تاریخ و پیشینه مشخصی است وقتی پای صحبت امثال حسن حبیبی، همایون شاهرخی ،مهدی اسدالهی می نشینید با حلاوت و گرمی خاصی صحبت از یک مکتب می کنند انها شناسنامه پاس هستند . تیمی که هرگز در استان تهران تماشاگر پیدا نکرد اما به گفته اصغر شرفی فلسفه پیداش انان چیزه دیگری بود.
17 تیرماه 1342 پلیس با انگیزه های متفاوت تیمی را تاسیس کرد که تا امروز در زمره پر افتخارترین تیم های فوتبال ما قرار دارد. از قهرمانی در تخت جمشید گرفته تا عنوان اولی در جام ازادگان و لیگ حرفه ای.
قهرمانی در اسیا هم به وسیله انان برای اخرین بار ارزانی فوتبال باشگاهی ما شد اما حالا به راحتی می نشینند وتصمیم می گیرند که پلیس احتیاج به تیم ندارد!
عنان و اختیار فعلی پاس در دستان عده ای خاص می باشد اما باید توجه داشت ریشه زدن این درخت تنها با مجوز انان صادر نمی شود شاید سردار احمدی مقدم بنا به عدم علاقه به تیم داری و کلا نداشتن تفکر حرفه ای در این حیطه (بر عکس سردار اجورلو) در بدو ورودش ابومسلم را از پیکره نیروی انتظامی به راحتی جدا کردند اما پاس قسمتی از تاریخ فوتبال ماست.
قبل از ادغام کمیته و شهربانی در سال 1370 خورشیدی و تشکیل نیروی انتظامی ، پاس وجود داشت . خیلی ها تصور می کردند بعد از حذف شهربانی شاید پاس هم نامش از بین برود اما با وجود عناصر ورزش دوستی به سان قالیباف و اجورلو ها نه تنها پاس منحل نشد بلکه به شکوفا ترین نقطه ممکن رسید.
تاسیس خبرگزاری مجزا ، داشتن روزنامه و از همه مهمتر ساختن ورزشگاه خصوصی از اقداماتی بود که پاس را از دیگر تیم های ما سوا می ساخت. به طور حتم هزینه پدید اوردن چنین بستری بسیار بالا بود اما پاس با قهرمانی در لیگ بتر مزد ان را گرفت . ساختن ستاره هایی مثل هاشمیان ، نکونام ، نصرتی ، برهانی و... در ان بستر مهیا شد اما امروز همه انها به هیچ انگاشته می شوند! نمی دانیم بعد از انکه قرار شد پاس تهران منحل شود تا شهدای الوند تاسیس شود تکلیف ان همه خرج که بابت سر بلندی پاس متحمل شدند چه می شود؟
چندین سال بعد اگر یک بازیکن قدیمی پاس بخواهد به نوه اش بگوید من از مکتب پاس بزرگ بودم پسرک نگاهی عجیب به پدر بزرگ می کند ومی گوید پاس دیگر کیست؟
بله مثل اینکه سر انجام دولتی بودن فوتبال ما به اینجا ختم می شود که با رفتن و امدن مدیرهای منتصب شده و مدت دار به ناگاه یکی از انها تصمیم می گیرد درخت را از ریشه قطع کند بدون توجه به انکه ریشه ان تا اعماق زمین پیش رفته است، بدون انکه بخواهند درک کنند پاس متعلق به مجموعه فعلی نیست بلکه انان میراث دار و امانت دار هستند ولی گویا گوش کسی به این حرف ها بدهکار نیست!
خرج پاس زیاد است ، مدیران فعلی علاقه چندانی به تیم داری ندارند بنابراین به راحتی در یک اتاق در بسته می نشینند و امانت را به قیمت رفاقت به یک هم رزم قدیمی می فروشند!
نگارنده هرگز طرفدار پاس و هواخواه انان نبوده ام اما احساس کردم اگر امروز در این مورد بی تفاوت بنشینم و سکوت رابه اعتراض ترجیح بدهم شاید ایندگان ما را هم در تخریب این امانت نکوهش کنند!
|
|
|
|
|
مقام دوم قهرمانی باشگاه های کشور |
مقام سوم باشگاه های کشور |
مقام قهرمانی باشگاه های کشور |
![]() |
|
|
|
مقام اول مسابقات جام حذفی تهران |
بهترین گلزن جام یونس شکوری |
مقام اول اولین دوره مسابقات چهارجانبه شهید رجایی |
![]() |
![]() |
![]() |
|
مقام دوم یادواره سرداران 1400 شهید شهرستان قائم شهر |
گرامیداشت شهدای شهر کرد |
مقام اول مسابقات امید تهران یادگار حضرت امام (ره) |
![]() |
![]() |
![]() |
|
مقام اول المپیک |
عنوان اخلاق مسابقات پیشکسوتان و جام دوستی |
قهرمانی اولین دوره مسابقات فوتبال چهارجانبه |
|
|
|
|
|
مقام دوم مسابقات چهار جانبه جام پلیس |
مقام سوم مسابقات چهارجانبه کنگره سوم شهید محراب حضرت آیت ا... صدوقی |
مقام دوم فوتسال یادواره شادروان دکتر فرین |
|
|
|
|
|
مقام اول فوتسال لیگ برتر کشور |
مقام اول لیگ برتر باشگاه های کشور |
مقام سوم قهرمانی لیگ امید باشگاه های کشور |
|
|
|
|
|
هفتمین دوره تورنمنت بین المللی فوتبال تبریز |
مقام اول مسابقات فوتبال جوانان باشگاه های کشور |
این اون چیزیه که داره نابود می شه فوتبال ایران!!!
ایران در سن لوییز لوله شد پخش مستقیمشم که هیچی نگو...
مزدک از در و دیوار و کاپ جزایر بی صاحب حرف می زد که مثلا سرمون رو گرم کنن
ایرونیها هم که قربونشون برم گل کاشتن با این خط دفاع عتیقه
من یاد بازیهای ایران لائوس افتادم اما این بار ایران لائوس بود !

در اخر باید بگم پاس عزیزم قهرمانان هرگز نمی میرند همیشه تو قلب منی هیچ وقت فراموشت نمی کنم ![]()
![]()
![]()
خیال می کردم می خوان بترسم شاید هنوزم باور نکردم ...
امروز اخرین روز از عمر ۴۴ ساله ی پاسه
الله ذو الانتقام




















